در این نوشته با جواب کارگاه نویسندگی صفحه 70 نگارش ششم همراه شما هستیم.
جواب کارگاه نویسندگی صفحه 70 نگارش ششم
1. در مورد یکی از شهدایی که میشناسید گزارشی تهیه کنید و در دو بند بنویسید. (عنوان مناسبی برای گزارشتان پیدا کنید.)
1. موضوع: شهید ابراهیم هادی
شاید تعداد کمی از شما اسم شهید ابراهیم هادی را شنیده باشید ولی می توان به جرات گفت که یکی از نمونه ترین شهدایی که میتوان نام برد شهید ابراهیم هادی است شهید ابراهیم هادی در حالی که بسیار در امور جبهه و جنگ قاطع و جدی بود در همین حال بسیار شوخ طبع بود و داستان هایی از او روایت شده است که همگان را به خنده وا می دارد. یکی از داستان ها اینگونه است که یک فرد قبلا با شهید ابراهیم هادی شوخی کرده بود و شهید ابراهیم هادی میخوست حال او را بگیرد در یکی از روزها شهید ابراهیم هادی با موتور در جلوی دوستش حرکت میکرد و دوستش در فاصله چند صد متری از او پشت سرش می آمد شهید ابراهیم هادی وقتی به ایست بازرسی رسید گفت من احساس می کنم یک عراقی بعثی مرا دنبال می کند خیلی ترسیده ام. ایست بازرسی دوست شهید ابراهیم هادی را که پشت سر او در حال حرکت بود نگه داشت و نیم ساعت او را بازرسی کرد و از او سوال های مختلفی پرسید و پس از نیم ساعت که از ایست بازرسی تاییدیه گرفت و از آنجا رد شد شهید ابراهیم هادی آنجا وایستاده بود و با لبخندی بر روی لب شاهد آمدن دوستش بود دوستش که جریان را فهمیده بود زیر خنده زد و حساب شوخی آنها پاک شد.
3. فهم خود را از ضرب المثل «تو نیکی می کن و در دجله انداز…» در یک بند بنویسید.
تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
در این ضرب المثل دجله نماد سرسبزی خوشی است و بیابان نماد سختی و مشقت است منظور این
ضرب المثل این است که اگر هنگامی که تو در کنار خوشی ها هستی در راه خدا کار های خوب انجام
بدهی خداوند هنگام سختی ها به تو کمک خواهد کرد .