معنی حکایت نیک رایان فارسی نهم + معنی کلمات و آرایه های ادبی - حالا درس

معنی حکایت نیک رایان فارسی نهم + معنی کلمات و آرایه های ادبی

در این نوشته با معنی حکایت نیک رایان فارسی نهم همراه شما هستیم.

معنی حکایت نیک رایان فارسی نهم

حکایت: نیک رایان

نثر: مُسجّع

اسکندر، یکی از کاردانان را از عملی شریف، عزل کرد و عملی خسیس به وی داد.

اسکندر یکی از کارمندان خوب خود را از کار با ارزش و مهمی برکنار کرده و کاری کم ارزش و سطح پایین به او داد.

واژهمعنی واژهواژهمعنی واژه
شریفبا ارزش و مهمعزل کردبرکنار کرد
خسیسکم ارزش و اهمیّت
معنی حکایت نیک رایان فارسی نهم

آرایه ادبی:

شریف و خسیس    تضاد

روزی آن مرد بر اسکندر درآمد؛ اسکندر گفت: چگونه می بینی عمل خویش را؟

روزی آن مرد اسکند را دید و به حضور او رفت. اسکندر گفت: نظرت دربارۀ کار جدیدت چیست؟

واژهمعنی واژه
درآمدوارد شد
معنی حکایت نیک رایان فارسی نهم

گفت: زندگانی ات دراز باد! نه مرد به عمل، بزرگ و شریف گردد، بلکه عمل، به مرد، بزرگ و شریف گردد. پس در هر عمل که هست، نیکو سیرتی می باید و داد.

آن مرد گفت: امیدوارم عمر طولانی داشته باشید! انسان با انجام کار، بزرگ و با ارزش نمی شود، بلکه کار با انسان بزرگ می شود و ارزش پیدا می کند. پس باید انسان در هرکاری، خوب و مناسب رفتار کند و در کارش انصاف داشته باشد.

برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.

امتیاز شما به این مقاله

0 از 0 رای

+ارسال دیدگاه