جواب صفحه ۳۲ دین و زندگی یازدهم ⚡️دانش تکمیلی و اندیشه و تحقیق
در این نوشته با جواب صفحه ۳۲ دین و زندگی یازدهم همراه شما هستیم.
جواب دانش تکمیلی صفحه ۳۲ دین و زندگی یازدهم
برای کسب دانش بیشتر در خصوص چگونگی محاسبهٔ اعمال افراد غیرمسلمان در جهان آخرت به سایت گروه قرآن و معارف بخش «دانش تکمیلی» مراجعه کنید.
دین حق در هر زمانی یکی بیش، نیست، بنابراین معنا ندارد بعد از بعثت پیامبر اسلام و با توجه به خاتمیت آن حضرت، دینی غیر از اسلام مورد قبول درگاه خداوندی باشد. ۱- همه ادیان الهی تا وقتی که دین الهی بعدی نیامده، دین حق محسوب میشوند. افرادی که قبل از ظهور حضرت مسیح (ع) به دین حقیقی موسی (ع) باور داشته و به آموزه های وحیانی آن عمل نمودهاند، از نظر قرآن مؤمن محسوب میشوند. همچنین مسیحیانی که قبل از بعثت پیامبر اسلام (ص) به دین عیسی مسیح (ع) باور داشته و طبق دستورات او عمل نمودهاند، مؤمناند و رستگار . تفاوتی از حیث درجه با مؤمنان سایر ادیان در زمان حقانیت دین خودشان ندارند، بلکه ملاک و میزان ایمان و تقوا و عمل صالح، و پیروی از دین حق میباشد. با این وجود اسلام با کسانی است که از حقیقت اسلام دور هستند مدارا میکند. مردمی که به دین اسلام ایمان نیاوردهاند، دو گروه میباشند:
جاهل مقصر
گروهی که اصطلاحاً به جاهل مقصر و کافر معاند معروفند؛ یعنی اسلام به آنها رسیده و آنان به حقانیت آن پی بردهاند اما با لجاجت و سرکشی حاضر به پذیرش حق نیستند. اینگونه افراد کافر معاندند و مستحق عذاب دوزخ میباشند؛ زیرا حق و حقیقت را شناختهاند و به سوء اختیار خود و با علم و عمد با آن مخالفت میکنند. اینها قطعا در قیامت در عذاب خواهند بود و حتی اگر اعمال صالحی هم در دنیا انجام داده باشند، چون بر اساس ایمان حقیقی و باوردینی درست نبوده و در راستای اهداف دنیایی و جلب نظر مردم و یا فریب بوده ،برای آن ها مفید نخواهد بود.
جاهل قاصر
گروهی که اصطلاحاً به جاهل قاصر معروفند؛ یعنی یا اسلام و پیام آن به آنها نرسیده و یا بسیار ناقص و غیر واقعی به آنها عرضه شده است به قسمی که اسلام را در ردیف ادیان هند و چین و حداکثر یهودیت و مسیحیت میپندارند. روشن است که این گروه چه در مناطق دور افتاده زمین زندگی کنند و چه در قاره اروپا و امریکا و مهد تمدن زندگانی بگذارنند؛ چون در عدم ایمان خود مقصر نیستند، به عذاب جهنم گرفتار نمیشوند؛ زیرا عذاب، گرفتاری گناهکاران تقصیر کار است و کسانی که پیام اسلام و حقانیت آن به آنها نرسیده یا غیر واقعی رسیده است، علم به حقانیت دین اسلام ندارند و در عدم پذیرش، خود مقصر نیستند تا گناهکار محسوب شوند.
شهید مطهری در کتاب عدل الهی در این باره میگویند: «اگر کسی دارای صفت تسلیم باشد و به عللی حقیقت اسلام بر او مکتوم» ایشان مسلمانان مانده باشد و او در این باره بی تقصیر باشد، هرگز خداوند او را معذّب نمیسازد، او اهل نجات از دوزخ است»، را به دو دسته رسمی و غیر رسمی تقسیم میکنند. مسلمان رسمی همین مسلمانانی هستند که میشناسیم؛ امّا مسلمان غیر رسمی کسی است که خدا را قبول دارد، و قائل به یگانگی اوست؛ و فرستادگان خدا را احترام و پیروی میکند؛ و اگر بداند که فلان شخص، حقیقتاً پیغمبر خدا یا امام حقّ است، از او پیروی مینماید؛ لکن خبر ندارد که شخصی به نام محمّد (ص) از طرف خدا مبعوث شده است. اگر میدانست و نبوّت او برایش ثابت میشد، حتماً ایمان میآورد. چنین کسی را مسلمان غیر رسمی مینامیم. چون روح مسلمانی در او وجود دارد؛ یعنی تعصّبی ندارد و خالصانه تسلیم حقّ است؛ و اگر حقّ به او برسد، میپذیرد. حقیقت اسلام نیز تسلیم حقّ بودن است. چنین کسی نیز در آخرت، جزء مسلمین تلقی خواهد شد؛ کما اینکه برخی مسلمانان رسمی نیز در آخرت، جزء مسیحیان یا یهودیان یا کفّار خواهند بود. چون در دنیا مثل آنها زندگی کردهاند.
محمد بن فضیل گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: علی علیه السّلام فرمودند: بهشت هشت در دارد، دری که از آن پیامبران و صدیقان وارد میگردند، دری که شهداء و صالحان از آن میآیند، و پنج در است که شیعیان و دوستان ما از آنها وارد خواهند شد و از در هشتم سایر مسلمانان وارد میشوند و آنها کسانی میباشند که بر وحدانیت خدا گواهی دهند و ذرّهای بغض ما را در دل نداشته باشند.» این گروه آخر، در واقع شامل آن مسلمانان غیر رسمی و برخی از اهل سنّت میشوند. ما در بین تازه مسلمانهای اروپایی نیز چنین افرادی را میبینیم. برخی از اینها بعد از ایمان آوردن اذعان نمودهاند که در زمان غیر مسلمان بودن نیز مثل یک مسلمان فکر میکردهاند؛ یعنی از ادیان باطل بیزار بودهاند و به حکم فطرت و عقل، به اصولی اعتقاد داشتهاند که بعداً آن را در اسلام یافتهاند. کما اینکه برخیها هم اگر چه مسلمان زادهاند، امّا به حکم نفس و غریزه، چنان فکر میکنند که کفّار فکر میکنند؛ لذا اینها نیز وقتی با عقیدهی کفّار آشنا میشوند، به راحتی جذب آیین آنها میشوند.
جواب اندیشه و تحقیق صفحه ۳۲ دین و زندگی یازدهم
به نظر شما آیا این امکان وجود داشت که خداوند برنامه سعادت بشر را یک بار برای همیشه در زمان حضرت آدم برای مردم بفرستد؟ چرا؟
در این صورت به دلیل عدم آگاهی مردم از جهت بلوغ فکری و عدم فهم دین، دین رها شده و متروک می گردید و زمینه های انحرلف در آن پدید می آمد و تعلیمات دین هیچ گاه به طرز صحیح به نسل بعد انتقال پیدا نمی کرد و آنها از داشتن دین صحیح و شناخت خداوند و زندگی سالم محروم می ماندند.
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.