جواب صفحه ۳۶ منطق دهم⚡️تمرین + توضیح کامل
در این نوشته با جواب صفحه ۳۶ منطق دهم همراه شما هستیم.
جواب تمرین صفحه ۳۶ منطق دهم
اِشکال تعریف های زیر را بیان کنید:
الف) انسان: حیوان راستقامت.
- اشکال: این تعریف ناقص است؛ چون “راستقامت بودن” تنها یکی از ویژگیهای انسان است و تمام حقیقت انسان را بیان نمیکند. تعریف باید ویژگیهای اساسی و تمایزدهنده (فصل) انسان مانند “عقل و تفکر” را نیز شامل شود.
ب) زمان: امری که با ساعت (ابزار اندازهگیری زمان) سنجیده میشود.
- اشکال: این تعریف دوری است؛ زیرا “ساعت” برای سنجش زمان تعریف شده و زمان با ساعت تعریف میشود. این نوع تعریف به وضوح مفهوم زمان را توضیح نمیدهد و به جای تعریف، به ابزار آن اشاره میکند.
ج) مثلث: شکلی با سه ضلع مساوی.
- اشکال: این تعریف نادرست است؛ زیرا فقط به “مثلث متساویالاضلاع” اشاره دارد و انواع دیگر مثلثها (مثلث متساویالساقین و قائمالزاویه) را شامل نمیشود. مثلث باید به عنوان “شکلی با سه ضلع” تعریف شود که همه انواع مثلثها را در بر بگیرد.
د) خورشید: سکه طلایی آسمان.
- اشکال: این تعریف استعاری است و از تعاریف علمی و دقیق فاصله دارد. تعریف باید واقعیت خورشید به عنوان یک ستاره و منبع انرژی در منظومه شمسی را بیان کند، نه به استعاره یا تشبیه بپردازد.
هـ) یم: قَماقِم.
- اشکال: این تعریف مبهم و نامفهوم است. برای توضیح یک مفهوم، نباید از کلمهای استفاده شود که خود نیاز به تعریف دارد یا به وضوح نامشخص است. “قماقم” برای بیشتر مخاطبان ناآشناست و تعریف روشنی از “یم” ارائه نمیدهد.
جواب سوال متن صفحه ۳۶ منطق دهم
در همه رشته ها از قواعد تعریف برای مشخص کردن اصطلاحات تخصصی استفاده می شود. به عنوان نمونه یکی از علومی که از زبان فنی خاص و اصطلاحات نامأنوسی استفاده می کند که برای عموم مردم قابل فهم نیستند، علم حقوق است. متن حقوقی زیر را بخوانید و ببینید آیا متوجه منظور آن می شوید؟
»در مقابل شریکی که به حق شفعه تملک می کند، مشتری ضامن درک است نه بایع، لیکن اگر در موقع اخذ به شفعه هنوز به تصرف مشتری داده نشده باشد، شفیع حق رجوع به مشتری نخواهد داشت» (ماده ۸۱۷ ، قانون مدنی)
از آنجا که زبان حقوقی باید بتواند امنیت قضایی را تضمین کند، زبانی دقیق و ویژه است؛ بدین جهت گرچه اصطلاحات آن برای عموم نامفهوم است؛ اما برای کسی که از تعریف آنها اطلاع دارد، زبانی است که از هرگونه اشتراک لفظ و ابهام و امکان تفسیر نادرست به دور است. به عنوان نمونه در این علم، میان «اذن» و «اجازه» که در عرف به یک معنا هستند، تفاوت وجود دارد. بدین جهت استفاده از اصطلاح نامه های دقیق حقوقی که به تعریف اصطلاحات این علم پرداخته اند، برای قانون گذار، حقوق دان، قاضی، وکیل، مشاور حقوقی، مترجم آثار حقوقی و متصدی دفتر اسناد رسمی ضروری است. تحقیق کنید که در علم حقوق چه فرقی میان اذن و اجازه وجود دارد؟
به طور خلاصه تفاوت اذن با اجازه را می توان به این صورت بیان کرد: اذن به معنای وجود تمایل درونی فرد (رضایت قلبی) نسبت به یک عمل حقوقی است اما اجازه صرفنظر از تمایل درونی یا به عبارتی رضایت، به انشاء عمل حقوقی به یکی از چهار طریق فعل (عمل)، لفظ (گفتار)، کتابت و یا اشاره نیاز دارد.
برای تفاوت های اذن و اجازه میتوان شش مورد را ذکر کرد:
۱) در اذن فقط رضایت قلبی یا به عبارتی تمایل درونی لازم است.
۲) در اجازه بهجز رضا باید قصد انشا (یعنی نشان دادن رضایت به شکلی) هم باشد.
۳) رجوع از اذن ممکن است اما رجوع از اجازه میسر نیست. (البته تنها اذن دفن اموات به جهت شرعی امکان ندارد.)
۴) اگر اذن قدیم باشد امکان رجوع نیست برای مثال مورث فردی (کسی که برای انسان ارث باقی میگذارد) اذن عبور یا استفاده از ناودان یا سر تیر و امثال آن در ملک خود را به دیگری داده و فوت کرده است. پس از فوت او وراث(ارث برندگان) نمی توانند از اذن رجوع کنند؛ اما اگر خود اذن دهنده زنده باشد میتواند از اذن رجوع کند.
۵) با رجوع از اذن خسارت وارده بر مأذون (کسی که به او اذن دادهشده) بر عهده خود مأذون است چون باید میاندیشید که مالک شاید یک روز از اذن رجوع کند مثلاً سر تیر خود را با اذن مالک دیوار روی دیوار وی گذاشته و چند واحد ساختوساز انجام داده و مالک اکنون از اذن رجوع میکند اگر سر تیر را بردارد خسارت فراوانی به مأذون وارد میشود اینجا قاعده اقدام حاکم است اما اگر اجازه باشد دیگر حق رجوع ممکن نیست.
۶) ممکن است اذن صادر ولی مالک با فعل خود اجازه را انشاء کند نباید بین اذن و اجازه خلط موضوع شود و باید نکات ریز مدنظر قرار گیرد.
برای مثال حقوقی: آیا مالک جدید ساختمانی میتواند کولرآبی مغازه همکف که در پشتبام قرار گرفته را برچیند؟
برای بررسی این مسئله باید دو مطلب مورد بررسی قرار گیرد:
الف) قرار دادن کولرآبی در پشت بام اجازه بوده یا اذن؟
ب) این اذن یا اجازه توسط چه کسی اعطاشده است؟
اگر اجازه باشد یعنی شواهدی مبنی بر اجازه مالک قبلی برای این مسئله وجود داشته باشد، امکان برچیدن وجود ندارد و جلوگیری از استفاده به معنای ممانعت از استیفای حق یا در اصطلاح عام استفاده از مال و حق شخص دیگری در اصطلاح عام استفاده از مال و حق شخص دیگری و یا مزاحمت تلقی می شود.
اگر اذن تلقی شود باید دید اذن قدیم بوده یا جدید چون اذن در قدیم توسط مالک قبلی بوده مالک جدید حق برچیدن کولر آبی را ندارد چرا که مالک جدید با وجود آن اذن ملک را خریداری کرده است.
مثال دیگر اینکه از نظر شرعی در ازدواج، اذن پدر برای نکاح دختر الزامی است ولی در قانون اجازه پدر برای ازدواج دختر الزامی دانسته شده است. که تفاوت آن از نظر حقوقی قابل ملاحظه است.
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.