جواب صفحه ۸۰ فارسی نهم

در این نوشته با جواب صفحه ۸۰ فارسی نهم همراه شما هستیم.

جواب صفحه ۸۰ فارسی نهم

گفت و گو

۱. درباره شباهت های آرش کمانگیر و حسین فهمیده گفت و گو کنید.

هر دو جان خود را در راه حفظ مرزهای ایران زمین فدا کردند.

۲. به کمک اعضای گروه، متن درس را به صورت نقالی، در کلاس اجرا کنید.

نوشتن

۱. در مصراع های زیر، واژه های نادرست املایی را بیابید و شکل صحیح آنها را بنویسید.

الف) ناگهان تکبیر پر واکرد              در میان آتش و باروت، غوقا کرد.

غوقا = غوغا

ب) این طرف تنها صلاح جنگ، ایمان بود          خانه های خاک و خون خورده        مهد شیران و دلیران بود.

صلاح = سلاح

پ) دشمن بد عهد بی انصاف         با حجوم بی امان خود          مرزها را جا به جا می کرد.

حجوم = هجوم

۲. هر یک از بیت های زیر به کدام داستان اشاره دارد؟ چکیده آنها را در دو بند بنویسید. (دو مورد انتخاب شود.)

الف) چون سگ اصحاب کهف، آن خرس زار          شد ملازم در پی آن بُردبار

                                                                                           مولوی

داستان اصحاف کهف: اصحاب کهف (یاران غار) چند تن از اهالی با ایمان یونان بودند که در زمان دقیانوس بت پرست، خداپرست بودند و از ترس دقیانوس به غاری پناه بردند و خوابیدند. خواب این مردان با ایمان حدود ۲۰۹ سال طول کشید و چون از خواب بیدار شدند، انگار که چند ساعت از روز را خوابیده بودند.

خود از ماجرا بی خبر بودند احساس گرسنگی کردند، یکی از آن ها برای تهیه غذا به شهر رفت. در معامله سکّه ای را که همراه داشت به فروشنده داد، چون سکه او مربوط به دوره دقیانوس بود او را نزد حاکم بردندحاکم متوجه اتفاق شد. مردم به همراه حاکم برای آوردن آن چند نفر دیگر به غار رفتند اما آن مردان با ایمان راضی نشدند که به شهر برگردند و دعا کردند که خدا آنها را بمیراند و بعد به خوابی رفتند که دیگر بیدار شدنی در کار نبود و …

ب) بزد تیر بر چشم اسفندیار              سیه شد جهان پیش آن نامدار

                                                                                 فردوسی

این بیت به داستان اسفندیار و رستم اشاره دارد. اسفندیار، شاهزاده ایرانی و رستم نیز پهلوان نامدار ایرانی است. شاه ایران قصد ندارد که اسفندیار را به جانشینی خود انتخاب کند، از آن سو هم دل خوشی از رستم ندارد. به همین دلیل آتش جنگ بین این دو پهلوان نامی را روشن می کند. در جنگ تن به تن نه رستم موفق می شود اسفندیار را از پای در آورد و نه اسفندیار می تواند علیه رستم کاری انجام دهد.

تا اینکه رستم نزد سیمرغ می رود و سیمرغ می گوید که اسفندیار رویین تن است؛ یعنی هیچ تیر یا شمشیری در وی اثر نمی کند، همه جای بدن او ضدّ ضربه است. سیمرغ می گوید که زرتشت پیامبر ایران باستان، اسفندیار را در چشمه زندگی شست و شو داد اما هنگام فرو رفتن در آب، اسفندیار چشمان خود را بست و چشمانش از گزند آسیب ها مصون نماند، رستم بر اساس همین ضعف اسفندیار در جنگ با او تیر را به چشم اسفندیار زد و او را شکست داد.

۳. درک و دریافت خود را از سروده زیر، در دو بند بنویسید.

»آسمان از شوق، دف می زد / شطّ خرّمشهر، کف می زد / شهر یکباره به هوش آمد / چشم اشک

آلوده را واکرد / بر فراز گنبدی زیبا / پرچم خود را تماشا کرد«.

با جان فشانی محمّد حسین فهمیده و شهیدان دیگر، سرزمین خرّمشهر خوشحال شد. مردان دیگری مانند این شهید بزرگوار خود را به شهر رساندند و شهر را از انسانهای پلید پس گرفتند و پرچم عزیز ایران را بر بلندای آن به اهتزاز در آوردند

برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.

امتیاز شما به این مقاله

0 از 0 رای

+ارسال دیدگاه