جواب فعالیت در خانه صفحه ۴۴ تفکر و سبک زندگی هفتم
در این نوشته با جواب فعالیت در خانه صفحه ۴۴ تفکر و سبک زندگی هفتم همراه شما هستیم.
جواب صفحه ۴۴ تفکر هفتم
یک کتاب کمک آموزشی را به دلخواه مطالعه کنید و سپس خلاصهی آن را در جلسهی بعد در کلاس برای دوستان خود بازگو کنید.
داستان آب گندیده
روزی فرد جوانی به برکه آبی رسید. آب درون برکه بسیار زلال و گوارا بود. مرد جوان به یاد پیر قبیله مقداری آب را درون سطل چرمی ریخت. پس از چند روز جوان به قبیله خود رسید و آب را تقدیم پیر کرد.
بزرگ قبیله مقدار زیادی از آب را نوشید و از گوارا بودن آن بسیار تعریف کرد. طوری که اطرافیان وسوسه شدند مقداری از آن آب را بنوشند. یکی از آشاگردان پیر قبیله به خود جرأت داد و گفت ای پیر جرعهای از آب را به ما بده. شاگرد بلافاصله بعد از نوشیدن آب آن را به بیرون پرتاب کرد و گفت چقدر بد مزه است. ظاهرا آب به دلیل ماندگاری در سطل چرمی، طعم چرم به خود گرفته بود.
شاگرد گفت: چگونه این آب برای تو گوارا بوده است؟
استاد در جواب گفت: تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم. این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد.
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.
3 دیدگاه ها
کیفی
داستان خیلی اموزنده ای بود
«
خوب بود»