جواب فعالیت صفحه ۳۴ دفاعی دهم
در این نوشته با جواب فعالیت صفحه ۳۴ دفاعی دهم همراه شما هستیم.
جواب فعالیت صفحه ۳۴ دفاعی دهم
۱) درباره چگونگی جذب، آموزش و اعزام نیروهای بسیجی در دوران دفاع مقدس تحقیق کنید و نتیجه را در کلاس گزارش دهید.
برعهده شما
۲) سبک زندگی، تحمل خطرات و سختی های زمان جنگ را توصیف کنید و به بحث بگذارید. (فیلم شماره ۷ درس ۴ را ببینید).
برعهده شما
۳) کشورهای محرک و حامی حکومت صدام را نام ببرید و اهداف آنها را بررسی کنید.
۳) با شروع حمله عراق به ایران، در حالی که بیش از ۸۰ کشور به صورت رسمی و غیر رسمی عراق را یاری میدادند جمهوری اسلامی ایران حتی از داشتن حق خرید سیم خاردار که یک وسیله غیرنظامی محسوب میشد، محروم بود.در این مقاله به مناسبت هفته ی دفاع مقدس نگاهی داریم به حامیان صدام در جنگ تحمیلی به ایران:
الف) حامیان غربی و شرقی
آمریکا که در جنگ عراق با ایران به عنوان محرک اصلی صدام برای جنگ با ایران به شمار میآمد، دو هدف را دنبال میکرد: هدف کوتاهمدت آمریکا، آزادسازی گروگانهای خود پس از حمله ناکام به طبس و کودتای نوژه بود و دیگر اینکه آمریکا به دنبال مهار انقلاب اسلامی و جلوگیری از صدور انقلاب بود. برژینسکی مشاور امنیتی کارتر، شروع جنگ منطقهای علیه ایران را راه حل مناسبی برای جلوگیری از صدور انقلاب دانست و عنوان کرد که «آمریکا در مقابله با انقلاب ایران، باید تقویت دولتهایی را که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم ایران را دارا هستند مورد توجه قرار دهد.» لذا او در یک ملاقات سری با صدام این باور را در وی به وجود آورد که آمریکا به طور تمام قد حامی عراق است.
«گری سیک» عضو شورای امنیت ملی دولت آمریکا در زمان جیمی کارتر میگوید: پس از واقعه گروگانگیری در تهران، دیدگاه بسیار غالبی در آمریکا و به ویژه از طرف شخص برژینسکی (مشاور امنیت ملی رییس جمهور) وجود داشت که ایران را باید به طور همهجانبه تنبیه کرد. بیانیههای عمومی که او صادر میکرد، بر این مضمون تاکید داشتند که آمریکا مانعی بر سر تحرکات عراق بر ضد ایران نمیبیند.
تجهیز نظامی، تنها یک بعد از حمایت آمریکا از صدام در طول جنگ محسوب میشود. علاوه بر این دولت ایالات متحده آمریکا، اعتباری به مبلغ ۸۴۰ میلیون دلار برای واردات مواد غذایی در اختیار عراق قرار داد تا در ادامه جنگ، اذهان داخلی عراق برضد جنگ با ایران تحریک نکند. همچنین از سوی آمریکا وامی به مبلغ یک میلیارد دلار برای خرید و بهکارگیری توانایی ساخت سلاح به عراق واگذار شد.
خارج کردن عراق از لیست کشورهای حامی تروریسم، اقدام دیگری بود که به تجهیز تسلیحاتی عراق کمک کرد. علاوه بر این، آمریکا عربستان را تشویق کرد تا با کاهش قیمت نفت، ایران را از مهمترین منبع درآمد برای تأمین هزینههای جنگ، محروم کند.
در طول جنگ، صدام با دریافت بیش از ۶۰ میلیارد دلار از رژیمهای غربی، نیازهای مالی اقتصاد وابسته خویش را تامین میکرد. آمریکا علاوه بر تجهیز عراق، با کارشکنی تلاشهایی را در جهت محکومیت ایران در سازمانهای بینالمللی و جلوگیری از انتقال صحبتهای به حق مسئولین ایرانی به دیگر کشورها و سازمانهای بین المللی انجام میداد.حمایت دول غربی و در راس آنها آمریکا از صدام، موجب شعلهور شدن آتش جنگ میشد.
آمار تجهیزات و حامیان صدام در جنگ هم به خوبی بازگو کننده نابرابری در جنگ است. به عنوان مثال در آستانه بازپسگیری «فاو» در اردیبهشت ۱۳۶۷، ارتش عراق حدود ۵ هزار دستگاه تانک، ۴۵۰۰ نفربر زرهی، ۵۵۰۰ عراده توپ، ۴۲۰ فروند هلیکوپتر و ۷۲۰ فروند هواپیمای جنگنده و بمبافکن آماده برای عملیات در اختیار داشت.
این خیل عظیم سیستمهای تسلیحاتی، با حداقل ۳۰۰ فروند موشک زمین به زمین اسکاد بی، ساخت شوروی تجدید ساختار شده توسط آلمانها و مقادیر زیادی مهمات شیمیایی صادراتی آمریکایی ـ اروپایی تکمیل میشد. حکومت بغداد با کسب این مقادیر عظیم از جنگافزارهای مدرن متعارف و غیر متعارف، توانست استعداد نیروهای زمینی ارتش خود را از ۲۷ لشگر در سال ۱۳۶۵، به ۵۰ لشکر در سال ۱۳۶۸، افزایش دهد.
علاوه بر آمریکا، برزیل، انگلیس و آرژانتین که در صنعت نظامی تقریبا پیشرفته بودند تسلیحاتی را در اختیار عراق قرار میدادند. ایتالیا و بلژیک با ارسال موشکهای پیشرفته ضد زره و کمک به عراق در ساخت توپخانه دوربرد و بخشهای دیگر ارتش این کشور از جمله حامیان عراق بودند.
فرانسه گرچه در ابتدا اعلام بیطرفی کرد، اما وجود برخی از منابع و آمارها نشان میدهد که این کشور ۷/۴ میلیارد دلار کمک مالی در اختیار رژیم بغداد قرار داد. همچنین به منظور تجهیز صدام هواپیماهای سوپر اتاندارد و موشکهای لیزری که از آخرین دستاوردهای صنعت نظامی فرانسه بود در اختیار ارتش عراق قرار گرفت. بحث در هیأت دولت فرانسه درباره امکان حمایت از دستیابی محدود عراق به سلاح هستهای در جنگ نیز دلیلی دیگر بر حمایت فرانسه از صدام بود. آلمان نیز از دیگر کشورهایی بود که با ارسال مواد شیمیایی به یاری صدام شتافت به طوری که عراق را قادر ساخت تا ۶۰۰۰ تن بمب شیمیایی علیه ایران به کار گیرد.
ائتلاف شرق و غرب علیه ایران!
اما عجیبترین اتفاق قرن همسویی شرق و غرب در جنگ بین عراق و ایران بود. با آغاز هجوم عراق، آمریکا و شوروی که پس از جنگ دوم جهانی درگیر جنگ سرد با یکدیگر بودند در صف حامیان صدام قرار گرفتند. در این بین شوروی نیز همچون آمریکا انواع کمکهای تسلیحاتی، نظامی و مالی به صدام را جزو برنامههای خود قرار داد.
پیشرفتهترین هواپیماهای جنگی، بالگرد، تانک و سلاحهای دیگر از جمله تسلیحاتی بود که شوروی به عراق ارسال کرد. علاوه بر این فرماندهان ارتش شوروی با حضور در بغداد، آموزشهای لازم را به ارتش عراق ارائه میدادند. حدود ۸۵ درصد تجهیزات استفاده شده از سوی عراق در حمله به ایران، ساخت کشور شوروی بود. بیش از ۴۰۰ تانک تی ۵۵، ۳۰۰ موشک زمین به زمین اسکاد بی، هزار تانک تی ۶۲، بیش از ۵۰۰ تانک پیشرفته تی ۷۲ و نزدیک به ۲۰۰ فروند انواع هواپیماهای میگ تنها بخشی از کمکهای شوروی سابق به عراق در جنگ با ایران بوده است.
در کنار کمکهای مستقیم نظامی، دولت عراق برای توسعه برنامه موشکی بالستیک خود توانست کارشناسان موشکی شوروی را به خاک عراق دعوت کند. حضور این کارشناسان گرچه هیچگاه به تکنولوژی ساخت موشکهای بالستیک منجر نشد، اما نشانه روشنی از پشتیبانی همهجانبه شوروی از عراق است. البته علاوه بر فهرست فوق باید کشورهایی چون سوئیس، سوئد، لهستان، یوگسلاوی، چین، رومانی، ایتالیا، سنگاپور و … را نیز به حامیان صدام اضافه کرد.
در این میان همانگونه که گفته شد براساس اسناد معتبر، انگلیس و آمریکا بیشترین نقش را در تجهیز صدام پس از جنگ ایران و عراق داشتهاند. «هیتی» معاون وزیر دفاع بریتانیا در این رابطه چنین میگوید: «تمام تلاشمان را به خرج دادیم تا رابطه را گرم نگه داریم. طی جنگ هشت ساله صدام علیه رژیم تهران، به طور متوسط هر سال ۴۰ خلبان نظامی عراقی در پایگاه نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا، آموزش میدیدند و شرکتهای خصوصی نظیر هواپیمایی C.S.I هم بر این دورهها نظارت داشتند.»
علاوه بر این موارد در جنگ بخصوص اواخر آن صحبت هایی برای تجهیز صدام به موشک های بالستیک شیمیایی و موشک های بالستیک اتمی نیز مطرح بود و مقدمات آن نیز انجام شد ولی به لطف خداوند عملی نشد.
ب) حامیان عربی
در طول سالهای جنگ، کشورهای عربی منطقه با نام نهادن صدام به عنوان «سردار و فاتح قادسیه»، «افتخار عرب» و «صلاحالدین ایوبی زمان» میلیاردها دلار کمک بلاعوض به حکومت صدام و رژیم وی کردند. یکی از فرماندهان جنگ در همین رابطه میگوید: «در بسیاری از عملیاتها نظیر خیبر، والفجر ۸ و کربلای ۵، حقیقتاً ماشین نظامی عراق از هم پاشیده شد؛ اما به چند ماه نمیکشید که صدام پس از هر کدام از این عملیاتها، با امکانات بیشتر و جدیدتر وارد منطقه میشد. این مسأله حاصل نمیشد جز با پول عربهای منطقه و حمایتهای غرب و شرق».
لذا به روشنی میتوان گفت که کشورهای عربی با دارا بودن ذخایر عظیم نفت، حامی مالی عراق محسوب میشدند. خود صدام حسین پس از دستگیری، طی یک بازجویی در فوریه ۲۰۰۴ میلادی اعتراف کرد که بسیاری از کشورهای عربی در طول جنگ عراق را از لحاظ مالی مورد حمایت و پشتیبانی قرار میدادند.
اصلیترین حامی عربی عراق در ابتدا اردن بود. اردن که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابطه حسنهای با ایران نداشت، روابط بسیار نزدیکی با عراق برقرار کرده بود. پس از کنفرانس سران کشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیکتر و عمیقتر شد تا آنجا که ملک حسین صراحتا به نفع عراق و علیه ایران موضعگیری کرده و با کمکهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوان از جمله اعطای وامهای چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانیاش را از این کشور اعلام کرد.
روزنامه «گاردین» چاپ انگلستان به نقل از منابع فلسطینی در بیروت به چاپ کیهان در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۵۹ مینویسد: «ملک حسین پادشاه اردن، حدود پنج هزار از نیروهای خود را به عراق اعزام داشته تا وظایف امنیت داخلی را به عهده بگیرند تا سربازان عراقی برای رفتن به جبهه جنگ با ایران آزاد باشند.» این روزنامه همچنین خاطر نشان کرد که ملک حسین اولین رهبر یک کشور عربی بود که در جنگ ایران و عراق به طرفداری از عراق برخاست تا جایی که در جریان عملیات بیت المقدس، تعدادی از داوطلبان اردنی ارتش عراق نیز به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند.
علاوه بر این ملک حسین به طور متناوب با صدام دیدار میکرد و ضمن اعلام حمایت از وی، حامل پیامهای آمریکا به بغداد بود. بندر عقبه این کشور در ساحل دریای سرخ برای ارسال کمک های تسلیحاتی غرب به عراق به این منظور اختصاص یافت و سیل کمکها روانه عراق شد. همچنین تعداد چهل هزار سرباز مسلح اردنی به دستور ملک حسین در مرز اردن با عراق مستقر شدند تا به جبهههای جنگ علیه ایران عزیمت کنند.
در طول جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تنها سیستم حمل و نقل به عراق از طریق اردن صورت میگرفت. در این چهارچوب شبکه حمل و نقل وسیعی بین دو کشور ایجاد شد. به علاوه ملک حسین که نظامیان اردن را برای سرکوبی مردم مسلمان ایران به عراق گسیل داشته بود، در نطقی اظهار داشت: «اگر ضرورت ایجاب کند نیروهای بیشتری را به عراق اعزام خواهیم کرد.»
بی شک تنها توجه به گوشههای از اظهارات ملک حسین در جریان برگزاری جلسه عادی کابینه اردن در فروردین ۱۳۵۹ موضع آن کشور را در قبال جنگ در حال وقوع بین ایران و عراق، نشان میداد: «وظیفه اعراب است که برای وحدت خود و جلوگیری از سرایت خطرات، هرکجا که باشد همکاری کنند، ما وظیفه داریم که جهان اسلام را آرام و قرین همبستگی داشته باشیم؛ ما به عنوان کشوری عربی نباید اجازه دهیم هیچگونه تجاوزی از هر مصدری که باشد به هیچ جزئی از خاک عراق صورت گیرد.»
علاوه بر اردن، کویت نیز جزو حامیان عربی صدام محسوب میشد. این کشور نه تنها خاک و پایگاه هوایی خود را در اختیار عراق گذاشت بلکه ۱۴ میلیارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و این علاوه بر نفتی است که کویت برای عراق صادر میکرد. «شیخ الصباح» یکی از سفرای کویت در آمریکا، در رابطه با میزان این کمکها عنوان کرده بود: «کویت چهارده میلیارد دلار کمک نقدی و بیش از شانزده میلیارد دلار از طریق کمکهای خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است.»
علاوه بر این دو کشور، امارات عربی یک میلیارد دلار و قطر پانصد میلیون دلار تا اواخر سال ۱۹۸۱ میلادی به عراق کمک کردند. کویت و عربستان همچنین به منظور حمایت مالی از عراق توافق کردند تا از سال ١٩٨٢ عایدات صدور نفت از منطقه بیطرف روزانه ٣٠٠ الی ٣۵٠ هزار بشکه به حساب عراق ریخته شود.
حامی دیگر صدام در و شاید بزرگترین حامی او در منطقه یعنی عربستان که در این دوران ارتباط ویژهای با آمریکا برقرار کرده بود با کاستن از قیمت نفت، تنها منبع درآمد ایران را به حداقل رساند. به علاوه مقامات عربستان مرتب با صدام ارتباط برقرار کرده و او را دلگرم میکردند. برای نمونه، ملک خالد، پادشاه وقت سعودی، در گفتوگویی تلفنی با صدام در ۲۵ سپتامبر سال ۱۹۸۰، حمایت کشورش از عراق را اعلام کرد. بدین ترتیب عربستان را باید جدیترین حامی عربی عراق در دوران جنگ محسوب کرد به طوری که از مجموع کمکهای مالی هفتاد میلیارد دلاری کشورهای حوزهی خلیج فارس به عراق در زمان جنگ با ایران، بیش از سی میلیارد دلار سهم عربستان بود.عربستان علاوه بر این موارد با کشتار حجاج ایرانی در هنگام برائت از مشکرین جنایت بزرگ دیگری علیه ایران در حریم امن شهر الهی رقم زد که هرگز فراموش نخواهد شد.
مصر را نیز میبایست جزو حامیان عربی صدام به شمار آورد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مصر با پناه دادن به محمدرضا پهلوی خود را در مقابل انقلاب ایران قرار داد. سیاست حمایت از عراق در جنگ علیه ایران، پس از انور سادات، بر عهده حسنی مبارک قرار گرفت. در طول دهه ۸۰ حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر معادل ۵/۳ میلیارد دلار موشک و تسلیحات در اختیار صدام قرار داد.
سودان نیز در اواسط دی ماه ۶۱ صدها تن از سربازان ارتش خود را به جبهههای جنگ علیه ایران اعزام کرد. همچنین به دستور جعفر نِمیری رئیس جمهور سودان در شهر خارطوم پایتخت این کشور و پارهای از شهرهای دیگر دفاتری جهت ثبتنام برای اعزام نیرو به جبهههای جنگ علیه ایران دائر شد. جعفر نمیری در مصاحبه با مجله الیوسف چاپ قاهره اذعان داشت که اعزام نیرو به عراق طبق تصمیمات کنفرانس سران عرب صورت گرفته است.
لیبی نیز گرچه در ابتدای جنگ خود را حامی ایران معرفی کرد اما پس از مدتی با تغییر رویه، در جمع متحدان عراق قرار گرفت. اما دولت یمن از همان ابتدا خود را همسو با عراق معرفی کرد. سرلشکر وفیق السامرایی مسئول اسبق بخش ایران در استخبارات عراق در این رابطه اظهار داشت: «در جهت کمک به عراق، یمن تیپ پیاده العروبه را به عراق فرستاده بود. اردن نیز نیروی الیرموک را به عراق گسیل داشت و سودان داوطلبانی را اعزام کرد که در جبهه شرقی رودخانه میسان در خط مقدم جبهه فعالیت میکردند.»
علاوه بر کشورهایی که در بالا از آنها نام برده شد میتوان به کشورهایی چون بحرین، عمان، مراکش، الجزایر و سومالی نیز به عنوان حامیان صدام اشاره کرد. در پایان باید اشاره کرد یکی از دلایلی که کشورهای عربی را علیه ایران تحریک کرد واهمه آنها از سرایت انقلابی مشابه انقلاب ایران به آن کشورها بود.
۴) نقش سازمان های بین المللی به ویژه شورای امنیت سازمان ملل در برخورد با جنگ تحمیلی را به صورت گروهی مطالعه کنید. نتیجه را به کلاس ارائه دهید.
شورای امنیت سازمان ملل داراى ساختار و سازوکارى غیرمنطقى، ناعادلانه و کاملاً غیر دموکراتیک است و این یک دیکتاتوری آشکار است.
۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ارتش عراق با تجاوز به مرزهای ایران سی هزار کیلومتر از خاک ایران را اشغال کردند و این کار را آزاد سازی مناطق اشغال شده بوسیله ی ایرانی ها خواندند. شورای امنیت از آغاز جنگ هشت ساله تا زمان پذیرش قطعنامه از طرف ایران تا ۲۶ تیر ۶۷، در مجموع نه قطعنامه یعنی بطور متوسط سالی یک قطعنامه صادر کرد. چیزی حدود ۲۷۰ خط و سه هزار واژه.
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.
1 دیدگاه ها
خیلی پاسخ های هر سوال زیاد هست باید کمتر بشه تا توی کتاب جا بشه…