در این نوشته با جواب نگارش صفحه 26 نگارش ششم همراه شما هستیم.

جواب نگارش صفحه 26 نگارش ششم

1. داستان درس را در یک بند خلاصه کنید و نام جدیدی برای آن انتخاب کنید.

در زمان قدیم پادشاهی بود که به شکار و گردش علاقه زیادی داشت، روزی برای با باز خود به شکار رفت و در حال شکار تشگی بر او چیره شد بنابراین به دامان کوهی رفت که از لالای آن آبی زلال می چکید. ملک جامش را از آب پر کرد و به هنگام نوشیدنش، باز پر زد و جام را تماما ریخت این عمل دو بار اتفاق افتاد و پادشاه به خروش آمد و باز را به هلاکت رساند.

در این حال رکاب دار شاه آمد و رفت که جام را از سرچشمه آب که بالای کوه باشد پر کند ناگهان چشمش به اژدهایی افتاد که بر لب چشمه مرده است و آب دهان زهر آلودش با آب چشمه مخلوط شده است. به پایین کوه آمد و داستان را برای ملک تعریف کرد و اشک از اینکه باز را کشته بود پشیمان شد و گریه کرد جایی که پشیمانی سودی نداشت.

2. الف) جاهای خالی را با واژه های دلخواه پر کنید

2. الف) مادر بزرگ همیشه می گفت: «اگر برای کسی کاری می کنی، به ….خاطر رضای خدا کن…. ، به رخ کشیدن یک جور ….توهین…. است و اگر منّت بگذاری کار قشنگت ….ارزشی نخواهد داشت….».مادر بزرگ می گفت: «لازم نیست وقتی کار خوبی می کنی، داد بزنی، لازم نیست ….به همه بگی…. و ….همه…. را خبر کنی». می گفت: «کار خوب مثل ….آب رودخانه…. است. خودش منتشر می شود».

گام به گام قسمت های دیگر هوشیاری

برچسب شده در: