جواب کامل کنید صفحه ۴۴ هدیه چهارم
در این نوشته با جواب کامل کنید صفحه ۴۴ هدیه چهارم همراه شما هستیم.
جواب صفحه ۴۴ هدیه چهارم
این قصّه را بخوانید و جاهای خالی را پر کنید.
پدر درِ حیاط را باز کرد و ما دوان دوان به سمت راه پلّه ها دویدیم.
از پلّه ها بالا می رفتیم و از اتّفاقات شیرین مهمانی برای هم تعریف می کردیم.
به طبقه ی دوم که رسیدیم، درِ یکی از خانه ها باز شد و آقای همسایه سرش را از گوشه ی در بیرون آورد.
نمی دانم چرا آن قدر عصبانی بود! چشم هایش هم خواب آلود بود.
به او سلام کردم و به سرعت از کنارش گذشتم. پیش مادر رفتم و گفتم: «این آقا چقدر اخموست!»
پدرم گفت: «بهتر نیست به جای اینکه روی دیگران عیب بگذاری، کمی فکر کنی و ببینی چه چیزی این وقت شب او را عصبانی کرده است؟»
به فکر فرو رفتم؛ فهمیدم من و خواهرم مقصّر بوده ایم!
اگر شبی، دیر وقت به خانه رسیدیم
اگر شبی دیر وقت به خانه رسیدیم، باید بیشتر مراقب رفتارمان باشیم تا مزاحم دیگران نشویم. مثلاً:
- آرام راه برویم: از دویدن روی پلهها و ایجاد سروصدا خودداری کنیم تا کسی که خواب است، بیدار نشود.
- با صدای بلند صحبت نکنیم: بهتر است در این مواقع با صدای آرام صحبت کنیم و از تعریف کردن اتفاقات با صدای بلند پرهیز کنیم.
- به دیگران توجه کنیم: شاید همسایهها خسته باشند یا در خواب باشند، پس باید با احترام رفتار کنیم و کاری نکنیم که آرامش آنها به هم بخورد.
این رفتارها نشان میدهد که ما به دیگران احترام میگذاریم و به آرامش محیط اطرافمان اهمیت میدهیم.
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.