در این نوشته با معنی حکایت علم و عمل فارسی ششم همراه شما هستیم.

معنی حکایت علم و عمل فارسی ششم

متن «حکایت: علم و عمل» و معنی حکایت:

حکایت

علم و عمل

  • نوع نثر: مُسَجَّع
  • نویسنده: سعدی
  • اثر: گلستان (باب هشتم)

دو کس، رنج بیهوده بُردند و سعیِ بی فایده کردند: یکی آنکه اندوخت و نخورد، و دیگر آنکه آموخت و نکرد.

دو کس زحمتِ بیهوده ای کشیدند و تلاشِ بی فایده ای کردند: اوّل آن کسی که مال و ثروت ذخیره کرد و از آن استفاده نکرد و دوم آن کس که علم و دانش را یاد گرفت، امّا به آن عمل نکرد.

واژهمعنی واژه
بیهودهبی فایده و بی مصرف
معنی حکایت علم و عمل فارسی ششم

نکات دستوری و آرایه ادبی:

تمام فعل ها (بُردند، کردند، اندوخت، نخورد، آموخت و نکرد) زمانِ گذشته دارند

بی فایده ←   صفت غیر ساده

«دو کس» ←   نهاد برای دو جمله ی «رنج بیهوده بُردند» و «سعیِ بی فایده کردند»

«رنج بیهوده» و «سعی بی فایده» ←   مفعول

«رنج بیهوده» و «سعی بی فایده» ←   ترکیب وصفی

بیهوده ←   واژه ی غیر ساده

بی فایده ←   واژه ی غیر ساده

علم، چندان که بیشتر خوانی/چون عمل در تو نیست، نادانی

هر قدر که علم را بیشتر یاد بگیری، وقتی که به آن، عمل نکنی، نادان هستی.

واژهمعنی واژه
چندان کههر قدر که
معنی حکایت علم و عمل فارسی ششم

نکات دستوری و آرایه ادبی:

خوانی و نادانی ←   قافیه (ردیف ندارد)

تعداد جمله ←   3

«چون» به معنی «زمانی که» و «وقتی که» حرف ربط است

علم و نادانی ←   تضاد

«تو»، «عمل» و «تو» ←   نهاد برای هر سه جمله

علم ←   مفعول

نه مُحقّق بُوَد نه دانشمند /  چارپایی بر او کتابی چند

عالِم بی عمل نه محقّق است و نه دانشمند، بلکه مانند حیوانی است که چند کتاب را بر او بار کرده اند.

واژهمعنی واژه
چارپاچهارپا مانند خر و اسب
محقّقتحقیق کننده،  کسی که اطلاعات جمع آوری می کند مانند پژوهشگر
معنی حکایت علم و عمل فارسی ششم

نکات دستوری و آرایه ادبی:

دانشمند و چند ←   قافیه (ردیف ندارد)

تعداد جمله ←   3

محقق، دانشمند و کتاب ←   مراعات نظیر (تناسب)

مصرع دوم بیت ←   تلمیح (آیه 5 سوره جمعه)

تشبیه ←   کسی که عمل نمی کند به چهارپا تشبیه شده است

محقق ←   مسند

دانشمند ←   مسند

دانشمند ←   واژه ی غیر ساده

چارپا ←   واژه ی غیر ساده

آن تهی مغز را چه علم و خبر / که بر او هیزم است یا دفتر

آن انسان نادان و کم خرد، نمی داند که آن چیزی را که حمل می کند، کتاب است یا هیزم.

واژهمعنی واژهواژهمعنی واژه
تهی مغزنادان و کم خردهیزمچوب
دفتردر این بیت به معنی «کتاب» است
معنی حکایت علم و عمل فارسی ششم

نکات دستوری و آرایه ادبی:

خبر و دفتر ←   قافیه (ردیف ندارد)

تعداد جمله ←   3

علم، خبر و دفتر ←   مراعات نظیر (تناسب)

«هیزم»، «دفتر» و «آن تهی مغز» ←   نهاد برای سه جمله

علم و دانش اگرچه مهم است، باید با تلاش و عمل همراه باشد. علمِ بدون عمل ارزشی ندارد و به قول سعدی، عالِم بی عمل مثل زنبورِ بی عسل است؛ یعنی ارزش و اعتباری ندارد؛ بنابراین دانشمند واقعی آن کسی است که علاوه بر داشتنِ علم و دانش، عملگرا باشد.

برچسب شده در: