معنی شعر ستایش فارسی چهارم + کلمات هم خانواده و متضاد

در این نوشته با معنی شعر ستایش فارسی چهارم + کلمات هم خانواده و متضاد همراه شما هستیم.
معنی شعر ستایش فارسی چهارم
معنی ابیات شعر:
به مادر گفتم: «آخر این خدا کیست؟ ✦ که هم در خانهی ما هست و هم نیست
به مادر گفتم: این خدا که همیشه دربارهاش صحبت میکنی، چه کسی است؟ چگونه ممکن است هم در خانه ما باشد و هم نباشد؟
تو گفتی مهربانتر از خدا نیست ✦ دمی از بندگان خود جدا نیست
تو گفتی که هیچ کس از خدا مهربانتر نیست و خدا هیچوقت بندههای خود را تنها نمیگذارد.
چرا هرگز نمیآید به خوابم؟ ✦ چرا هرگز نمیگوید جوابم؟
چرا خدا هیچوقت در خوابهای من نمیآید؟ چرا به سوالهای من جواب نمیدهد؟
نماز صبحگاهت را شنیدم ✦ تو را دیدم، خدایت را ندیدم.»
من صدای نماز صبح تو را شنیدم و تو را دیدم، اما خدا را ندیدم.
به من آهسته مادر گفت: فرزند! ✦ خدا را در دل خود جوی، یک چند
مادر با آرامی به من گفت: فرزندم! چند وقتی خدا را در قلب خود جستجو کن.
خدا در رنگ و بویِ گل، نهان است ✦ بهار و باغ و گل از او نشان است
خدا در رنگ و بوی گل پنهان است و بهار، باغ و گلها نشانههایی از وجود او هستند.
خدا در پاکی و نیکی است، فرزند! ✦ بُوَد در روشناییها، خداوند
خدا در پاکی و نیکیهاست، فرزندم! او در روشناییها و خوبیها حاضر است.**
کلمات هم خانواده:
| کلمه | هم خانوادهها | 
|---|---|
| خدا | خدایی، خدابین | 
| مهربان | مهربانی، مهر | 
| جدا | جدایی، جداشدن | 
| بنده | بندگی، بندگان | 
| روشنایی | روشن، روشن کردن | 
کلمات متضاد:
| کلمه | متضاد | 
|---|---|
| مهربان | نامهربان | 
| جدا | پیوسته | 
| خواب | بیداری | 
| پاکی | ناپاکی | 
| نیکی | بدی | 
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.
