معنی شعر صبح بی تو فارسی یازدهم +❤️ معنی کلمات و قلمرو ها
در این نوشته با معنی شعر صبح بی تو فارسی یازدهم همراه شما هستیم.
معنی شعر صبح بی تو فارسی یازدهم
شعرخوانی
صبح بی تو
- نویسنده: قیصر امین پور
- قالب: غزل
- وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رشته انسانی)
صبح بی تو، رنگ بعداز ظهر یک آدینه دارد/بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد
قلمرو فکری:
صبحی که تو نباشی (ظهور نکرده باشی)، مثل بعد از ظهر یک جمعه (جمعه های در انتظار ظهور)، غمگین و کسل کننده است. بدون تو حتی مهربانی هم، معنای خود را از دست می دهد و مانند کینه است.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه |
آدینه | جمعه |
بیت ← 2 جمله
قلمرو ادبی:
آدینه و کینه ← قافیه (دارد:ردیف)
صبح بی تو ← تشبیه به بعد از ظهر جمعه
حس آمیزی ← رنگ بعداز ظهر
عبارت «مهربانی حالتی از کینه دارد» ← تناقض
واژه آرایی عبارت «بی تو»
صبح و بعداز ظهر ← تناسب
پیام:
جهان بی تو هیچ است
بی تو می گویند تعطیل است کار عشقبازی / عشق امّا کی خبر از شنبه و آدینه دارد
قلمرو فکری:
بدون تو حتی عشق ورزیدن هم تعطیل می شود. (بساط عاشقی کردن ها برچیده می شود) اما عشق روز و زمان سرش نمی شود که شنبه است یا جمعه. (عشق همیشگی است و مربوط به روز خاصی نمی شود.)
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه |
آدینه | جمعه |
بیت ← 3 جمله
قلمرو ادبی:
آدینه ← قافیه (دارد ← ردیف)
مصراع دوم ← جانبخشی (تشخیص)، پرسش انکاری
شنبه و آدینه ← تناسب
پیام:
پایداری عشق
جغد بر ویرانه می خواند به انکار تو امّا /خاک این ویرانه ها بویی از آن گنجینه دارد
قلمرو فکری:
آدم های شوم و بدخواه، در این جهان ویران، وجود تو را انکار می کنند. اما خاک این دنیای ویران، گنجی همچون تو را در دل خویش نهفته است.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه |
گنجینه | دفینه، خزانه |
بیت ← 2 جمله
قلمرو ادبی:
گنجینه ← قافیه (دارد ← ردیف)
جغد:نماد شومی، استعاره از انسان های شوم و نامبارک
انکار کردن جغد ← تشخیص (جانبخشی)
بویی از گنجینه داشتن ← حس آمیزی، کنایه از اینکه اثری از گنجینه در آنجا یافت می شود
واژه آرایی کلمه «ویرانه»
جغد، ویرانه و گنجینه ← مراعات نظیر (تناسب)
پیام:
ارزشمندی عشق
خواستم از رنجش دوری بگویم، یادم آمد/عشق با آزار خویشاوندی دیرینه دارد
قلمرو فکری:
می خواستم از دوری و فراق تو گله کنم ولی یادم آمد که عشق و عاشقی، همیشه همراه با سختی و رنج کشیدن است.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
رنجش | دل آزردگی | دیرینه | کهن، قدیم |
بیت ← 2 جمله
قلمرو ادبی:
دیرینه ← قافیه (دارد ← ردیف)
مصراع دوم ← جانبخشی (تشخیص)
پیام:
در هم تنیدگی عشق و درد
در هوای عاشقان پر می کشد با بی قراری/آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد
قلمرو فکری:
دلِ زخمی عاشق (موعود)، با بی قراری در هوای عاشقان پَر می کشد و دلش هوای عاشقانش را می کند.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه |
کبوتر چاهی | یک گونه از رده پرندگان و خانواده کبوترسانان است. که در اصطلاح عامیانه به آن کبوتر نیز می گویند. گونهٔ کبوتر چاهی نیای زیرگونه های کبوتر اهلی و کبوتر وحشی (کبوتران اهلی وحشی شده) است. |
بیت ← 2 جمله
قلمرو ادبی:
سینه ← قافیه (دارد ← ردیف)
پر کشیدن ← کنایه از تمایل شدید به سمت چیزی
کبوتر چاهی زخمی ← استعاره از دلِ مجروح
پیام:
حال و هوای عشق
ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می گشاید/ آن که در دستش کلید شهر پر آیینه دارد
قلمرو فکری:
ناگهان روزی، کسی که کلید آرمان شهر در دستان اوست (مهدی موعود)، می آید و سیاهی و بدی و ظلم را نابود می کند.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه |
گشودن | باز کردن |
شهر پر آینه | منظور آرمان شهر است که پس از ظهور اتفاق خواهد افتاد |
بیت ← 2 جمله
قلمرو ادبی:
آیینه ← قافیه (دارد ← ردیف)
تیرگی ← استعاره از ظلم و بدی و آلودگی
قفل و کلید ← تناسب:
دست ← مجاز از در اختیار داشتن
پیام:
امید به گشایش و پیروزی
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.