در این نوشته با معنی شعر نیایش فارسی چهارم همراه شما هستیم.

معنی شعر نیایش فارسی چهارم

الهی، فضل خود را یار ما کن          ز رحمت، یک نظر در کار ما کن

خدایا بخشش خود را نصیبمان کن و کمی از رحمت و مهربانی خودت را شامل حال ما کن.

خدایا در زبان من، صواب آر          دعای بنده‌ خود، مستجاب آر

خدایا! کمکم کن که همیشه با زبانم سخنان راست بگویم و دعای این بنده ی خود را برآورده کن.

مرا در حضرت خود کامران دار          ز کژ گفتن زبانم در امان دار

مرا در نزد خودت پیروز و موفق کن و زبانم را از سخنان نادرست و بیهوده در امان نگه دار.

مرا توفیق ده تا حمد خوانم          صفات ذات تو بر لفظ دانم

به من توفیق بده تا حمد و سپاس (نماز) تو را به جای بیاورم و از صفات خوبت همیشه بگویم (ذکرت را بگویم).

خداوندا، تویی حامّی و حاضر          به حال بندگان خویش ناظر

خدایا تو پشتیبان من هستی و همه جا حضور داری به حال بندگانت نظارت می کنی.

ثنای ذات پاکت می‌سرایم          زبان در شرح ذکرت می‌گشایم

وجود پاک تو را ستایش می کنم و در توصیف یاد تو سخن می گویم (با زبانم به توضیح ذکر و یاد کردن از تو می پردازم).

الها، جز تو، ما کس را نخواهیم          از آن رو در پناهت می‌پناهیم

خدایا کسی را جز تو نمی خواهیم و به خاطر همین به تو پناه می آوریم

برچسب شده در: