در این نوشته با معنی شعر پرواز فارسی نهم همراه شما هستیم.

معنی شعر پرواز فارسی نهم

معنی شعر پرواز فارسی نهم
معنی شعر پرواز فارسی نهم

شعر «پرواز» و معنی و مفهوم شعر:

شعر خوانی

پرواز

  • شاعر: نیما یوشیج (علی اسفندیاری)
  • قالب شعر: هم جزو غزل محسوب می شود و هم جزو قطعه
  • آثار: افسانه، ای شب، قصه زنگ پریده

در پیله تا به کی، در خویشتن تنی؟/پرسید کرم را، مرغ از فروتنی

مرغ با تنبلی از کرم پرسید، تا کی در خانه (پیله) تار می‌بافی؟

واژهمعنی واژه
پیلهمحفظه‌ای که نوزاد برخی حشرات دور خود می‌تند
تنیتنیدن، تار بافتن کرم ابریشم یا عنکبوت
فروتنیدر این جا مراد «کم کاری و تنبلی مرغ» است.
معنی شعر پرواز فارسی نهم

نکات دستوری:

مرغ نهاد مصرع دوم است.

«را» به معنی «از» است بنابراین کرم نقش متمّمی می‌گیرد.

تا چند منزوی، در کنج خلوتی؟/در بسته تا به کی، در محبس تنی؟

ای کرم تا چه وقت در کنج تنهایی گوشه نشینی اختیار می‌کنی و از مردم کناره می‌گیری؟ تا چه وقت اسیر جسم خاکی خود هستی؟

واژهمعنی واژهواژهمعنی واژه
منزویآن که از مردم کناره گیرددر بستهحبس شده، زندانی
معنی شعر پرواز فارسی نهم

آرایه ادبی:

محبس تن ←  اضافه ی تشبیهی بلیغ

در فکر رستنم پاسخ بداد کرم/ خلوت نشسته ام زین روی منحنی

کرم پاسخ داد، در فکر رهایی و پرواز می‌باشم، به این خاطر خلوت و تنهایی اختیار کردم (تا خمیده شدم)

واژهمعنی واژهواژهمعنی واژه
رستنرها شدنخلوتتنهایی
معنی شعر پرواز فارسی نهم

مفهوم:

رستن یعنی دل کندن از دنیا و پرواز آسمانی مراد است.

هم سال‌های من پروانگان شدند/ جستند از این قفس، گشتند دیدنی

هم سن و سالان من به پروانه مبدّل شدند و از این قفس (پیله) رهایی یافتند و تماشایی شدند.

واژهمعنی واژه
دیدنیتماشایی
معنی شعر پرواز فارسی نهم

مفهوم:

«ی» در این کلمه «یای» لیاقت است، یعنی شایستگی موصوف خود را می‌رساند.

در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ/یا پر بر آورم بهر پریدنی

در زندان تن خود خلوت اختیار کردم تا با مرگ، رهایی و خلاصی یابم یا منتظرم پر در آورم و با شایستگی پرواز کنم.

واژهمعنی واژه
وارهموارستن، رها شدن، خلاص یافتن
معنی شعر پرواز فارسی نهم

اینک تو را چه شد کای مرغ خانگی / کوشش نمی‌کنی، پری نمی‌زنی

ای مرغ خانگی، برای تو چه اتّفاقی رخ داده است که نه در فکر پرواز هستی و نه تلاش می‌کنی!

مفهوم شعر پرواز فارسی نهم

کرم در این شعر نماد خود شاعر یا هر انسان متفّکر و جستجوگر است که از زندگی روزمرّه خویش به تنگ آمده و در تلاش و تکاپوست تا با حرکتی نو خود را رها کند و مرغ نماد انسان‌هایی است که با وجود توانایی و خلاقّیت (قدرت پرواز کردن)، جرأت نو شدن را در زندگی ندارند و برای آن تلاش و کوشش نمی‌کنند. به این گونه از شعر که در آن شاعر، از زبان دو یا چند شخصیت که در مقابل یک دیگر قرار می‌گیرند؛ سخن بگوید و صفات هر یک را از زبان آن‌ها بیان کند، مناظره می‌گویند. جانبخشی (تشخیص) در تمام ابیات وجود دارد.

در شعر تمثیلی (کرم ابریشم) شعر قالبی کهن و عروضی دارد. قطعه کوتاهی است که بار پیامی روشن و اجتماعی را بر دوش می‌کشد. در این شعر مرغ خانگی کرم ابریشمی را که درون پیله بر خود می‌پیچد سرزنش می‌کند و از او می‌پرسد: در پیله تا به کی بر خویشتن تنی؟ کرم پاسخ می‌دهد: من در اندیشه آزادی این گونه رنج زندان را تحمل می‌کنم. جانم از این حالت فرسوده است.

مسالان من یا در حبس سوخته اند و جان داده اند، یا هم اکنون پروانگانی زیبا و آزاد هستند که از رنج قفس رسته اند. اما من هنوز در تلاشم که یا با مرگ از این رنج رهایی یابم یا آزادی خود را به دست آورم: تا وارهم به مرگ. یا پر آورم بهر پریدنی. آن گاه کرم ابریشم، گله‌مند و در عین حال سرزنش کننده از مرغ خانگی می‌پرسد: حال بگو ببینم تو که اسیر زندان نیستی چرا ننگ اسارت را پذیرفته‌ای؟ و چرا برای رهایی خود نمی‌کوشی؟ تو چرا پرواز را فراموش کرده‌ای؟

برچسب شده در: