معنی معرفت کردگار فارسی ششم + ✏️ معنی و متضاد کلمات
در این نوشته با معنی معرفت کردگار فارسی ششم همراه شما هستیم.
قالب شعری: قصیده
معنی معرفت کردگار فارسی ششم
باد بهاری وزید از طرف مرغزار — باز به گردون رسید، ناله هر مرغ زار
معنی متفاوت ۱:باد بهاری از سمت چمنزار وزید و باز صدای هر پرنده آواز خوانی به آسمان رسید.
معنی متفاوت ۳:باد بهاری از سمت چمنزار وزید و دوباره آواز سوزناک پرندگان به آسمان بلند شد.
معنی متفاوت ۴:باد بهاری از سمت سبزه زار شروع به وزیدن کرد تا جایی که آواز هر پرنده ی کوچک و ناتوان هم از شوق به آسمان رسید.
خیز و غنیمت شمار، جنبش باد ربیع —ناله موزون مرغ، بوی خوش لاله زار
معنی متفاوت ۱:بلند شو و فرصت را مناسب بدان و از وزش باد بهاری، آواز آهنگین پرنده و بوی خوش لاله زار لذت ببر.
معنی متفاوت ۲:برخیز (بلندشو) و از وزش باد بهاری و آواز آهنگین و زیبای پرندگان و بوی خوش لاله زار بهترین استفاده را بکن.
معنی متفاوت ۳:بلند شو و قدردان فصل بهار و آواز پرندگان و بوی خوش گلها در دشت لاله باش.
هر گل و برگی که هست، یاد خدا میکند — بلبل و قمری چه خواند؟ یاد خداوندگار
معنی متفاوت ۱:هر گل و گیاهی که وجود دارد خدا را یاد می کند. بلبل و قمری چه می خوانند؟ خداوند را یاد می کنند.
معنی متفاوت ۲:گلها و برگها در حال ستایش خداوند هستند. بلبل و قمری در آواز خود چه میخوانند؟ یاد و ستایش خداوند.
معنی متفاوت ۳: هر گل و گیاهی که در طبیعت هست، خدا را یاد می کند. بلبل و قمری (نوعی پرنده) هم با آواز خود خدا را یاد می کنند
برگ درختان سبز در نظر هوشیار — هر ورقش دفتریست، معرفت کردگار
معنی متفاوت ۱:از نظر هر انسان عاقل و دانا حتی برگ سبز درختان هم نشانه ای از نشانه های خداوند است.
معنی متفاوت ۲:از نظر انسان خردمند و دانا هر برگ درخت مانند دفتری است که بزرگی خداوند را به ما میشناساند.
معنی کلمات درس ۱ فارسی ششم
معرفت شناخت به علم و دانش
خالق: آفریننده، خدا
پرستیدن: عبادت کردن نعمت عطا، بخشش
اندر: در
افزاید: زیاد کند
نااندیشیدن: فکر نکردن
گردون: آسمان
زار: ضعیف، ناتوان
غنیمت: سود، فرصت
ربیع: بهار
قمری: پرنده خاکستری هوشیار عاقل، خردمند، باهوش
خلق: آفریده، مردم
بباید: باید
سپاس داری: سپاسگزاری
اندیشه: فکر
مخلوق: آفریده شده، بنده
غفلت: بی خبری، نادانی
طرف: سوی، جهت
مرغزار: چمنزار، سبزه زار
خیز: برخیز، بلند شو
جنبش: حرکت
موزون: آهنگین، هماهنگ
نظر: دیده، نگاه
کردگار: آفریدگار، خداوند
کلمات هم خانواده درس ۱ فارسی ششم
معرفت = معارف، عرفان، معروف، عارف
افزاید = افزایش، افزودن، افزوده
گمراهی = گمراه، گمراهان
ربیع = رابع، مربع، ربع
نظر = ناظر، منظر، منظره، نظاره، منظور
کلمات متضاد درس ۱ فارسی ششم
خالق # مخلوق
غفلت #آگاهی، بیداری
جنبش#آرام، سکون
اندیشه کردن # نااندیشیدن
گردون # زمین
هوشیار # نادان، ناآگاه
روشنایی تاریکی
زار # توانا، قوی
تاریخ ادبیات درس ۱ فارسی ششم
بلعمی، ابوعلی(قرن چهارم هجری): وی از بزرگان و نویسندگان تاریخ زبان و ادب فارسی بود. بلعمی روزگاری را به وزارت سامانیان سپری کرد. ترجمه تاریخ طبری و تألیف آن به زبان فارسی از آثار اوست.
سعدی، شیخ مصلح الدین (قرن هفتم هجری قمری): از بزرگ ترین شاعران و نویسندگان ایران در قرن هفتم است. آثار وی عبارتند از:
١- بوستان به نظم (شعر)
۲- گلستان (به نثر همراه شعر)
۳- دیوان اشعار کتاب گلستان حاصل تجربیات او از سفرهایش و کتاب بوستان در موضوعات: اخلاق، تربیت، سیاست و اجتماعیات است.
گام به گام قسمت های دیگر فصل معرفت آفریدگار
- معنی شعر ستایش فارسی ششم
- معنی معرفت کردگار فارسی ششم
- جواب درک مطلب صفحه ۱۲ فارسی ششم
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.
1 دیدگاه ها
مفهوم درس معرفت کردگار چیست