معنی کلمات درس ارزش علم فارسی چهارم + کلمات هم خانواده، مخالف کلمات ، کلمات سخت
در این نوشته با معنی کلمات درس ارزش علم فارسی چهارم همراه شما هستیم.
معنی کلمات درس ارزش علم فارسی چهارم
معنی واژه های درس «ارزش علم»:
واژه | معنی | واژه | معنی |
پاسخ | جواب | آماده | فراهم |
اندوخت | جمع کرد | قضا | تقدیر، سرنوشت |
تخته پاره | تکه چوب | سرگرم | مشغول |
افزوده می شد | اضافه می شد | چاره | راه حل، تدبیر |
تعلیم | آموزش دادن، یاد دادن | دل به خدا سپرد | به خدا توکل کرد |
آموختنی | آنچه قابل یاد گرفتن باشد | شهرت | معروفیت، ناموری |
سرمایه | اندوخته | چیزی نگذشت | مدت زیادی نگذشت |
ماندنی | هر چیزی که قابل ماندن باشد | ||
حکیم | دانشمند، فیلسوف ، طبیب، پزشک | ||
نیک نامی | معروف بودن به خوبی، خوش نامی | ||
قصد | اراده کردن، نیت، میل، تصمیم | ||
برافراشته | بالا برده، بالا گرفته شده، افراشته شده | ||
ناخدا | کشتیبان، کسی که کشتی را می راند | ||
هر چه کرد | هر چه سعی و تلاش کرد | ||
دانا | عالم، آگاه، با معرفت |
واژگان هم خانواده درس «ارزش علم»:
قصد – مقصود – مقصد – قاصد | قدیم – قدمت – قدیمی – قدما |
فکر – افکار – متفکر – تفکر | موج – امواج |
تعلیم – علم – معلم | حال – احوال – حالت |
حاضر – حضور – محضر – حضرت – احضار | حرکت – تحرک – متحرک |
حکیم – حکمت | نجات – منجی – ناجی |
علاقه – علاقمند – تعلق | تعجب – عجیب – عجایب |
مشهور – شهرت |
واژگان متضاد درس «ارزش علم»:
واژه | متضاد واژه | واژه | متضاد واژه |
قدیم | جدید | سوار | پیاده |
زندگی | مرگ | نیک نامی | بد نامی |
افزوده می شد | کم می شد | پیش | پس |
رفت | آمد | خیلی | کم |
زود | دیر | شادمان | غمگین، ناراحت |
باز کرد | بست | زنده | مرده |
جوان | پیر | دانا | نادان |
خواب | بیدار |
واژگان املایی درس «ارزش علم»:
حکیم | قصد | حرکت | ادامه | مدت | توفان |
مگذشت | تخته پاره | ساعتی | ساحل | چاره ای | تعجب |
ماهیگیر | صحبت | سخنان | حاضری | تعلیم | شهرت |
افزوده | سرمایه | غرق |
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.
8 دیدگاه ها
تو درسم بهم کمک کرد
دیدم خیلی خوبه
به نظر من این جوابش خیلی آسونه
عالی. سپاس
عالی نیست
عالی بود
ممنونم
خیلی خوب است
عالی