معنی کلمات درس علم زندگانی فارسی هفتم
در این نوشته با معنی کلمات درس علم زندگانی فارسی هفتم همراه شما هستیم.
معنی کلمات درس علم زندگانی فارسی هفتم
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
شوق | میل، علاقه | جرئت | شهامت |
شاخک | شاخه کوچک | شاخسار | شاخهی درخت |
بامک | بام کوتاه | جو کنار | کنار جوی |
گیتی | دنیا | سُست | ضعیف، بی حال |
فتاد | مخفف افتاد | عجز | ناتوانی |
بَس | بسیار | فتنه | گرفتاری، بلا |
برزن | محله، کوی | حدیث | سخن، داستان |
گنج | چیزی با ارزش | گَه | گاه، زمان |
دَمساز | همراه | هجوم | حمله |
برومند | باروَر، با ثمر، پُربار | بخسب | بخواب |
رحمه اللّه علیه | رحمت خدا بر او باد | درجت | درجه، رتبه |
دشوار | سخت | باز ماندن | محروم شدن |
از بهر | به خاطر | اولیا | بزرگان و دوستان خدا |
نوکاران | تازه کاران، بیتجربه ها | ||
توش | مخفف توشه، اندوخته، ذخیره | ||
مستجاب | پذیرفته شده، اجابت شده | ||
از عبادت خوابم نمیبرد | از (شدت شوق و انجام) عبادت، در این جمله محذوف و باعث اغراق بیشتر در جمله شده است | ||
ای تن رنج از بهر خدای بکش | ای جسم من، این سختی را برای رضای خدا تحمل کن |
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.
6 دیدگاه ها
هی خوب بود
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عالی بود
good.
عالییی
معنی بیتاش چی پس؟
عالی بووووود