در این نوشته با گام به گام درس 2 عربی یازدهم رشته تجربی و ریاضی همراه شما هستیم.

گام به گام درس 2 عربی یازدهم

فهرست مطالب

معنی متن درس دوم عربی یازدهم

﴿اِقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ﴾ اَلْعَلَق: 3 و 4


بخوان که پروردگارت گرامی‌ترین است، همو که با قلم یاد داد.

فی مَحْضَرِ الْمُعَلِّمِ
در محضر معلم

فِی الْحِصَّهِ الْأُولَی کانَ الطُّلّابُ یَسْتَمِعونَ إلَی کَلامِ مُدَرِّسِ الْکیمیاءِ.


در زنگ اوّل دانش آموزان به سخن معلّم شیمی گوش می‌کردند.

وَ کانَ بَینَهُم طالِبٌ مُشاغِبٌ قَلیلُ الْأََدَبِ، یَضُّرُ الطُّلّابَ بِسُلوکِهِ.


و در میانِ آنها دانش آموزی اخلال‌گر و بی ادب بود که با رفتارش به دانش آموزان آسیب می‌رساند.

یَلتَفِتُ تارَهً إلَی الْوَراءِ وَ یَتَکَلَّمُ مَعَ الَّذی خَلْفَهُ وَ تارَهً یَهْمِسُ إلَی الَّذی یَجْلِسُ جَنْبَهُ حینَ یَکْتُبُ الْمُعَلِّمُ عَلَی السَّبّورَهِ.


یک بار رویش را به عقب بر می‌گرداند و با کسی که پشت سرش بود، صحبت می‌کرد و یک بار وقتی که معلّم روی تخته می‌نوشت، با کسی که کنارش بود، پچ پچ می‌کرد.

وَ فی الْحِصَّهِ الثّانیَهِ کانَ الطّالِبُ یَسأَلُ مُعَلِّمَ عِلْمِ الْأَحیاءِ تَعَنُّتاً.


و در زنگ دوم همین دانش آموز به قصد مچ گیری از معلّم زیست شناسی سؤال می‌کرد.

وَ فِی الْحِصَّهِ الثّالِثَهِ کانَ یَتَکَلَّمُ مَعَ زَمیلٍ مِثْلِهِ وَ یَضحَکُ.


و در زنگ سوم، با هم کلاسی مانند خودش صحبت می‌کرد و می‌خندید.

فَنَصَحَهُ الْمُعَلِّمُ وَ قالَ: مَنْ لا یَسْتَمِعْ إلَی الدَّرسِ جَیِّداً یَرْسُبْ فی الِامْتِحانِ. وَلٰکِنَّ الطّالِبَ اسْتَمَرَّ عَلَی سُلوکِهِ.


معلّم، او را نصیحت کرد و گفت: هرکس به درس خوب گوش فرا ندهد، در امتحان مردود می‌شود؛ ولی آن دانش آموز رفتارش را ادامه داد.

فَکَّرَ مِهرانُ حَولَ هٰذِهِ الْمُشکِلهَِ، فَذَهَبَ إلیَ مُعَلمِِّ الْأَدَبِ الْفارِسیِّ وَ شَرَحَ لَهُ الْقَضیَّهَ وَ قالَ:

مهران دربارۀ این مشکل فکر کرد و نزد معلّم ادبیات فارسی رفت و موضوع را برایش شرح داد و گفت:

أُحِبُّ أَنْ أَکتُبَ إنشاءً تَحتَ عُنوانِ «فی مَحضَرِ الْمُعَلِّمِ»؛ فَوافَقَ الْمُعَلِّمُ عَلَی طَلَبِهِ، وَ قالَ لَهُ:


بنویسم؛ معلّم با درخواستش موافقت «در محضر معلّم» دوست دارم انشایی تحت عنوان کرد و به او گفت:

إنْ تُطالِعْ کِتابَ «مُنْیَهِ الْمُریدِ» لِزَینِ الدّینِ الْعامِلیِّ «الشَّهیدِ الثّانی» یُساعِدْکَ عَلَی کِتابَهِ إنشائِکَ؛


اگر کتاب «منیه المرید» زین الدین عاملی «شهید ثانی» را مطالعه کنی تو را در نوشتن انشایت کمک می‌کند.

ثُمَّ کَتَبَ مهرانُ إنشاءَهُ وَ أَعطاهُ لِمُعَلِّمِهِ. فَقالَ الْمُعَلِّمُ لَهُ:


سپس مهران انشایش را نوشت و به معلّمش داد. معلّم به او گفت:

إنْ تَقْرَأْ إنشاءَکَ أَمامَ الطُّلّابِ فَسَوفَ یَتَنَبَّهُ زَمیلُکَ الْمُشاغِبُ.


اگر انشایت را مقابل دانش آموزان بخوانی هم شاگردی اخلال‌گرت آگاه خواهد شد.

وَ هذا قِسْمٌ مِن نَصِّ إنشائِهِ.


و این بخشی از متن انشای اوست.

… أَلَّفَ عَدَدٌ مِنَ الْعُلَماءِ کُتُباً فی مَجالاتِ التَّربیَهِ وَ التَّعلیمِ، یَرتَبِطُ بَعضُها بِالْمُعَلِّمِ، وَ الْأُخریٰ بِالْمُتَعَلِّمِ؛ وَ لِلطّالِبِ فی مَحضَرِ الْمُعَلِّمِ آدابٌ، مَن یَلْتَزِمْ بِها یَنجَحْ؛ أَهَمُّها:


… شماری از دانشمندان در زمینه‌های آموزش و پرورش کتاب‌هایی نوشته‌اند که برخی از آنها به معلّم ربط دارد و برخی دیگر به یادگیرنده، دانش آموز در محضر معلّم آدابی دارد، هرکس پایبند آن باشد موفّق می‌شود؛ مهم‌ترین آنها عبارت است از:

1- أَنْ لا یَعصیَ أَوامِرَ الْمُعَلِّمِ. اینکه از دستورهای معلّم سرپیچی نکند.

2- اَلِاجْتِنابُ عَن کَلامٍ فیهِ إساءَهٌ لِلْأَدَبِ. دوری کردن از سخنی که در آن بی ادبی است.

3- أَنْ لا یَهْرُبَ مِن أَداءِ الْواجِباتِ الْمَدرَسیَّهِ. اینکه از انجام تکالیف مدرسه نگریزد.

4- عَدَمُ النَّومِ فی الصَّفِّ، عِندَما یُدَرِّسُ الْمُعَلِّمُ. نخوابیدن در کلاس، وقتی که معلّم درس می‌دهد.

5- أَنْ لا یَتَکَلَّمَ مَعَ غَیرِهِ مِنَ الطُّلّابِ عِندَما یُدَرِّسُ الْمُعَلِّمُ. اینکه وقتی معلّم درس می‌دهد، با دانش آموزان دیگر صحبت نکند.

6- أَنْ لا یَقطَعَ کَلامَهُ، وَ لا یَسْبِقَهُ بِالْکَلامِ، وَ یَصْبِرَ حَتّیٰ یَفْرُغَ مِنَ الْکَلامِ. اینکه سخنِ او را قطع نکند و در سخن، از او پیشی نگیرد و صبر کند تا سخن او تمام شود.

7- اَلْجُلوسُ أَمامَهُ بِأَدَبٍ، وَ الِاسْتِماعُ إلَیهِ بِدِقَّهٍ وَ عَدَمُ الِالْتِفاتِ إلَی الْوَراءِ إلّا لِضَرورَهٍ. نشستن مقابل او با ادب و گوش فرا دادن به او به دقّت و برنگشتن به عقب جز به ضرورت.

لَمّا سَمِعَ الطّالِبُ الْمُشاغِبُ إنشاءَ مهران، خَجِلَ وَ نَدِمَ عَلَی سُلوکِهِ فی الصَّفِّ.

وقتی که آن دانش آموزِ اخلالگر انشای مهران را شنید، شرمنده شد و از رفتارش در کلاس پشیمان شد.

قالَ الشّاعِرُ الْمِصریُّ أحمَد شَوقیّ عَنِ الْمُعَلِّمِ:


شاعر مصری احمد شوقی دربارۀ معلّم گفته است:

قُمْ لِلْمُعَلِّمِ وَفِّهِ التَّبْجیلا/کادَ الْمُعَلِّمُ أَنْ یَکونَ رَسولا

برای معلّم برخیز و احترامش را کامل به جا بیاور. نزدیک است که معلّم پیامبری باشد.

أَ عَلِمْتَ أَشرَفَ أَوْ أَجَلَّ مِنَ الَّذی/یَبْنی وَ یُنْشِئُ أَنفُساً وَ عُقولا

آیا شناخته‌ای (سراغ داری) شریف‌تر و باشکوه‌تر از معلّمی که جان‌ها و خِردها را می‌سازد و پدید می‌آورد؟

جواب سوالات متن درس دوم عربی یازدهم

اُکتُبْ جَواباً قَصیراً، حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ.

1- إلیٰ مَن ذَهَبَ مِهرانُ؟ ذَهَبَ مهران إلَی مُعَلِّمِ الْأَدَبِ الْفارِسیِّ.
مهران کجا رفت؟ مهران به سوی آموزگار ادب فارسی رفت.

2- کَیفَ یَجِبُ الْجُلوسُ أَمامَ الْمُعَلِّمِ؟ یَجِبُ الْجُلوسُ أَمامَهُ بِأَدَبٍ.
چگونه لازم است پیشاروی آموزگار بنشینیم [نشست]؟ واجب است که پیشاروی او با ادب بنشینیم.

3- کَیفَ کانَتْ أَخلاقُ الطّالِبِ الَّذی کانَ یَلْتَفِتُ إلَی الْوَراءِ؟ کانَ الطّالِبُ مُشاغِبا قَلیلَ الْأَدَبِ.
اخلاق دانش‌آموزی که روی به پشت بر می‌گرداند، چگونه بود؟ دانش آموز کم ادب بود.

4- مَا اسْمُ الْکِتابِ الَّذی قَرَأَهُ مِهرانُ فی مَجالِ التَّربیَهِ وَ التَّعلیمِ؟ اِسمُهُ «مُنْیَهُ الْمُریدِ».
اسم کتابی که مهران در زمینه آموزش و پرورش خواند چه بود؟ اسم آن «مُنیه المُرید»

5- فی أَیِّ حِصَّهٍ کانَ الطُّلّابُ یَسْتَمِعونَ إلیٰ کَلامِ أُستاذِ الْکیمیاءِ؟ فِی الْحِصَّهِ الْأُولٰی.
در چه زنگی دانش‌آموزان به سخن استاد شیمی گوش می‌دادند؟ در زنگ نخست

جواب اختبر نفسک درس دوم عربی یازدهم

تَرجِمِ الْآیاتِ، ثُمَّ عَیِّنْ أَداهَ الشَّرطِ وَ فِعلَ الشَّرطِ، وَ جوابَهُ.

1- ﴿وَ ما تُقَدَّموا لِأَنفُسِکُم مِنْ خَیْرٍ تَجِدوهُ عِندَ اللهِ﴾ اَلْبَقَرَه: 110


هر آنچه از خوبی برای خودتان پیش بفرستید، آن را نزد خداوند می‌یابید.
أَداهَ الشَّرطِ: ما
فِعلَ الشَّرطِ: تُقَدَّموا
جوابَ الشَّرطِ: تَجِدوا

2- ﴿إنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُم وَ یُثَبِّتْ أَقدامَکُم﴾ مُحَمَّد: 7

اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گام‌ها (قدم‌ها)‌یتان را استوار می‌سازد.
أَداهَ الشَّرطِ: إنْ
فِعلَ الشَّرطِ: تَنْصُرُوا
جوابَ الشَّرطِ: یَنْصُرْ

3- ﴿وَ إذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلونَ قالوا سَلاماً﴾ اَلْفُرقان: 63


و هرگاه نادانان آن‌ها (ایشان) را خطاب کنند، سخن آرام می‌گویند.
أَداهَ الشَّرطِ: إذا
فِعلَ الشَّرطِ: خاطَبَ
جوابَ الشَّرطِ: قالوا

جواب تمارین درس دوم عربی یازدهم

اَلتَّمرینُ الْأَوَّلُ (صفحهٔ 24 کتاب درسی)

عَیِّنِ الْجُملَهَ الصَّحیحَهَ وَ غَیرَ الصَّحیحَهِ حَسَبَ الْحَقیقهِ. (ص / غ)

1- اَلتَّعَنُّتُ طَرحُ سُؤالٍ صَعبٍ بِهَدَفِ إیجادِ مَشَقَّهٍ لِلْمَسؤولِ. صحیح
مچ‌گیری، مطرح کردن سوالی سخت با هدف ایجاد سختی برای کسی که مورد سوال واقع شده است.

2- عِلْمُ الْأَحیاءِ عِلْمُ مُطالَعَهِ خَواصِّ الْعَناصِرِ. غلط
زیست شناسی، علم مطالعه‌ی ویژگی‌های عنصرهاست.

3- الِالْتِفاتُ هوَ کَلامٌ خَفیٌّ بَیْنَ شَخصَینِ. غلط
روی برگرداندن همان سخن پنهانی بین دو نفر است.

4- اَلسَّبّورَهُ لَوحٌ أَمامَ الطُّلّابِ یُکْتَبُ عَلَیهِ. صحیح
تخته سیاه، لوحی در مقابل دانش‌آموزان است که روی آن نوشته می‌شود.

الَتَّمرینُ الثّانی (صفحهٔ 24 کتاب درسی)

تَرْجِمِ الْآیَهَ وَ الْأحادیثَ، ثُمَّ عَیِّنِ الْمَطلوبَ مِنکَ.

1- ﴿وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ﴾ اَلْبَقَرَه: 273


آنچه را از نیکی انفاق می‌کنید همانا خدا به آن آگاه است.
اَلْمَجرورَ بِحَرفِ جَرٍّ: مِنْ خَیْرٍ، بِهِ

2- مَن عَلَّمَ عِلماً، فَلَهُ أَجرُ مَن عَمِلَ بِهِ لا یَنقُضُ مِن أَجرِ الْعامِلِ. رَسولُ اللّٰهِ (ص)


هر کس دانشی را بیاموزد پس پاداشش مانند کسی است که به آن عمل کرده است. از پاداش عمل کننده هیچ کم نمی‌شود.
اِسْمَ الْفاعِلِ: الْعامِلِ

3- اَلنّاسُ أَعداءُ ما جَهِلوا. اَلْإمامُ عَلیٌّ (ع)


مردم دشمن آن چیزیند که نمی‌دانند.
اَلْجَمْعَ الْمُکَسَّرَ وَ مُفرَدَهُ: أعداء، جمعه «عدوّ»

4- إذا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلامُ. اَلْإمامُ عَلیٌّ (ع)


هر گاه خرد کامل شود سخن کاهش می‌پذیرد.
اَلْفاعِلَ: العقل، الکلام

5- اَلْعالِمُ حَیٌّ وَ إنْ کانَ مَیَّتاً. اَلْإمامُ عَلیٌّ (ع)


دانا و دانشمند زنده است اگرچه مرده باشد.
المبتدأ: العالم / الخبر: حیٌّ

6- قُم عَنْ مَجْلِسِکَ لِأَبیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ إنْ کُنْتَ أَمیراً. اَلْإمامُ عَلیٌّ (ع)


از نشستگاهت برای پدرت و آموزگارت برخیز؛ اگرچه فرمانده باشی.
اِسْمَ الْمَکانِ: مَجْلِسِ
اسْمَ الْفاعِلِ: مُعَلِّمِ

اَلتَّمرینُ الثّالِثُ (صفحهٔ 25 کتاب درسی)

تَرْجِمِ الْأَفعالَ وَ الْمَصادِرَ التّالیَهَ.

اَلْماضیاَلْمُضارِعُ وَ الْمُستَقبَلُاَلْأَمْرُ وَ النَّهْیُاَلْمَصْدَر
قَدْ أَنْقَذَ: نجات داده استیُنْقِذُ: نجات می‌دهدأَنْقِذْ: نجات بدهاَلْإنْقاذ: نجات دادن
اِبْتَعَدَ: دور شدلا یَبْتَعِدُ: دور نمی‌شودلا تَبْتَعِدْ: دور نشواَلِابْتِعاد: دور شدن
اِنْسَحَبَ: عقب نشینی کردسَیَنْسَحِبُ: عقب نشینی خواهد کردلا تَنْسَحِبْ: عقب نشینی نکناَلِانْسِحاب: عقب‌نشینی کردن
اِسْتَخْدَمَ: به کار گرفتیَسْتَخْدِمُ: به کار می‌گیرداِسْتَخْدِمْ: به کار بگیراَلِاسْتِخدام: به کار گرفتن
جالَسَ: همنشینی کردیُجالِسُ: همنشینی می‌کندجالِسْ: همنشینی کناَلْمُجالَسَه: همنشینی کردن
تَذَکَّرَ: به یاد آوردیَتَذَکَّرُ: به یاد می‌آوردلا تَتَذَکَّرْ: به یاد نیاوراَلتَّذَکُّر: به یاد آوردن
تَعایَشَ: همزیستی کردیَتَعایَشُ: همزیستی می‌کندتَعایَشْ: همزیستی کناَلتَّعایُش: همزیستی کردن
قَدْ حَرَّمَ: حرام کرده استیُحَرِّمُ: حرام می‌کندلا تُحَرِّمْ: حرام نکناَلتَّحْریم: حرام کردن
گام به گام درس 2 عربی یازدهم

اَلتَّمرینُ الرّابِعُ (صفحهٔ 26 کتاب درسی)

ضَعْ هٰذِهِ الْجُمَلَ وَ التَّراکیبَ فی مَکانِهَا الْمُناسِبِ.

هٰؤلاءِ ناجِحاتٌ/ هٰذانِ الْمُکَیِّفانِ/ تِلْکَ الْحِصَّهُ/ أُولٰئِکَ مُسْتَمِعونَ/ هٰؤلاءِ جُنودٌ/ هاتانِ الْبِطاقَتانِ

مفرد مؤنّثمثنّی مذکّرمثنّی مؤنّثجمع مذکّر سالمجمع مؤنّث سالمجمع مکسّر
تِلْکَ الْحِصَّهُهٰذانِ الْمُکَیِّفانِهاتانِ الْبِطاقَتانِأُولٰئِکَ مُسْتَمِعونَهٰؤلاءِ ناجِحاتٌهٰؤلاءِ جُنودٌ
گام به گام درس 2 عربی یازدهم

اَلتَّمرینُ الْخامِسُ (صفحهٔ 26 کتاب درسی)

ضَعِ الْمُتَرادِفاتِ وَ الْمُتَضادّاتِ فی مَکانِهَا الْمُناسِبِ. (= ≠)

وُدّ / بَعُدَ / تَکَلَّمَ / اِجْلِسْ / نِهایَه / عَداوَه / اِحترِام / أَحْیاء / مَرَّهً / نَفَعَ / ذَنْب / هَرَبَ

إثْم = ذَنْب
گناه
تَبْجیل = اِحترِام
بزرگداشت
تارَهً = مَرَّهً
یک‌بار
حُبّ = وُدّ
دوستی
فَرَّ = هَرَبَ
گریخت
أَمْوات ≠ أَحْیاء
مردگان ≠ زندگان
دَنا ≠ بَعُدَ
نزدیک شد ≠ دور شد
قُمْ ≠ جْلِسْ
برخیز ≠ بشین
ضَرَّ ≠ نَفَعَ
زیان رساند ≠ سود رساند
بِدایَه ≠ نِهایَه
آغاز ≠ پایان
سَکَتَ ≠ تَکَلَّمَ
خاموش شد ≠ سخن گفت
صَداقَه ≠ عَداوَه
دوستی ≠ دشمنی
گام به گام درس 2 عربی یازدهم

اَلتَّمرینُ السّادِسُ (صفحهٔ 27 کتاب درسی)

أکَمِْلْ تَرجَمَهَ الْآیاتِ وَ الْحَدیثَ، ثُمَّ عَیِّنْ أَداه الشَّرطِ وَ فِعلَ الشَّرطِ، وَ جوابَهُ.

1- ﴿وَ ما تَفْعَلوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللهُ﴾ اَلْبَقَرَه: 197


و هرچه را از کار نیک انجام دهید، خدا آن را می‌داند. (از آن آگاه است.)
أَداهَ الشَّرطِ: ما
فِعلَ الشَّرطِ: تَفْعَلوا
جوابَ الشَّرطِ: یَعْلَمْ

2- ﴿إنْ أَحْسَنْتُم أَحْسَنْتُم لِأَنفُسِکُم﴾ اَلْإسراء: 7


اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی می‌کنید.
أَداه الشَّرطِ: إنْ
فِعلَ الشَّرطِ: أَحْسَنْتُم
جوابَ الشَّرطِ: أَحْسَنْتُم

3- ﴿إنْ تَتَّقُوا اللهَ یَجْعَلْ لَکُم فُرقاناً﴾ اَلْأَنفال: 29


اگر از خدا پروا کنید، برایتان نیروی تشخیص حق از باطل قرار می‌دهد.
أَداه الشَّرطِ: إنْ
فِعلَ الشَّرطِ: تَتَّقُوا
جوابَ الشَّرطِ: یَجْعَلْ

4- مَنْ سَأَلَ فی صِغَرِهِ، أَجابَ فی کِبَرِهِ. اَلْإمامُ عَلیٌّ (ع)


هرکس در خردسالی‌اش بپرسد، در بزرگسالی‌اش پاسخ می‌دهد.
أَداه الشَّرطِ: مَنْ
فِعلَ الشَّرطِ: سَأَلَ
جوابَ الشَّرطِ: أَجابَ

اَلتَّمرینُ السّابِعُ (صفحهٔ 27 کتاب درسی)

ضَعْ فِی الدّائِرَهِ الْعَدَدَ الْمُناسِبَ. «کَلِمَهٌ واحِدَهٌ زائِدَهٌ»

1- اَلْمُشاغِبُ: هوَ الَّذی یُسَبِّبُ مَشاکِلَ وَ یَضُرُّ النَّظْمَ.
شلوغ کننده / او کسی است که سبب مشکلات است و به نظم زیان می‌رساند.

2- اَلْحِصَّهُ: *

3- اَلْفُسوقُ: تَرْکُ أَمْرِ اللّٰهِ، وَ ارْتِکابُ الْمَعاصی.
آلوده شدن به گناه / ترک امر خدا و ارتکاب گناهان است.

4- اَلْأَجْرُ: ما یُعْطیٰ مُقابِلَ عَمَلِ عامِلٍ أَوْ مُوَظَّفٍ.
پاداش / آنچه مقابل کار کارگر یا کارمند داده می‌شود.

5- اَلِالْتِفاتُ: هوَ تَحْریکُ الْوَجْهِ إلَی الْیَمینِ وَ إلَی الْیَسارِ.
روی برگرداندن / حرکت دادن چهره به سوی راست و چپ است.

6- اَلسُّلوکُ: أَعْمالُ الْإنسانِ وَ أَخلاقُهُ.
رفتار / کارهای انسان و خوی اوست.

همچنین ببینید: جواب بحث علمی درس دوم عربی یازدهم