معنی شعر ستایش فارسی هشتم+ ❤️ معانی لغات و آرایه های ادبی
در این نوشته با معنی شعر ستایش فارسی هشتم همراه شما هستیم.
معنی شعر ستایش فارسی هشتم
شعر «ستایش: به نام خدایی که جان آفرید» و معنی شعر:
ستایش
به نام خدایی که جان آفرید
بیت آغاز ستایش
شاعر: مستوره کردستانی
ای نام نکوی تو، سردفتر دیوان ها وی طلعتِ روی تو، زینت ده عنوان ها
ای خدایی که نام خوبت سر آغاز هر گفته و نوشته ای است؛ و ای کسی که دیدار جمالت زینت بخش هر کتابی است.
نکات:
ای (حرف ندا)، منادای آن (خدا حذف شده)
«وی» مخفّف وَ اِی(حرف ندا)، منادای آن (خدا حذف شده)
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
طلعت | رخسار و چهره | زینت ده | زیبا کننده |
دیوان | کتاب شعر |
مَستورۀ کُردستانی (۱۲۲۰-۱۲۶۴ ق)(مستوره اردلان):
بانوی عارف و شاعر ایرانی! نام وی ماه شَرَف و دختر ابوالحسن بَیگ قادری و همسر خسروخان، والی کردستان، بود. خانواده اش معروف به «قادری»، و پدرش از مقربین آن خاندان و از محترمین مردم کردستان بود. همسرش مردی عیاش بود و مستوره بعد از مرگ او، تا ۱۲۶۳ ق در کردستان ماند و سپس ، همراه عمو و سایر خویشاوندان خود، به شهر سلیمانیه عثمانی رفت و مدتی بعد در گذشت. از مجموع اشعار مستوره که به سه زبان فارسی، کردی و عربی شعر می سروده فقط ۲هزار بیتِ آن باقی مانده که در ۱۳۰۴ ش به چاپ رسیده است. از آثار دیگر وی «تاریخ اردلان» به فارسی و «رساله ای در عقاید و شرعیات و معجم الاُدباء» (سنندج ۱۳۲۸ ش) است. تخلص شعری وی «مستوره» و اشعارش در سبک عراقی و مدح اهل بیت (ع) و دارای مضامین عرفانی و اجتماعی بود.
ستایش (تحمیدیه):
شاعران و نویسندگان از دیرباز آغاز کتاب شان را با ذکر و یاد خدا و شکر و سپاس الهی شروع می کردند و به برشمردن صفات باری تعالی می پرداختند که به آن تحمیدیه می گویند.
به نام خدایی که جان آفرید
- قالب شعر: مثنوی
- شاعر: سعدی
- اثر: بوستان، گلستان، کلّیّات
به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین
به نام خدایی که به ما حیات و زندگی بخشید و به انسان ها قدرت سخن گفتن را داد
معنی دیگر:به نام خدایی که انسان را آفرید و به او سخن گفتن را آموخت.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
جان آفرین | زنده کننده روح | حکیم | دانا، دانشمند |
نکات و آرایه های ادبی:
تلمیح← اشاره به سوره الرحمن (انسان را آفرید و به او قدرت تکلم داد)
حذف دو فعل (آغاز می کنم) در مصراع اول و (است یا می باشد) در مصراع دوم
جان و زبان ← قافیه
آفرین ← ردیف
خداوندِ بخشندۀ دستگیر کریم خطا بخشِ پوزش پذیر
خدایی که همیشه یار و کمک کننده به ماست و یاری رسان است و بخشنده و توبه پذیر است.
معنی دیگر:خداوندی که به تمام آفریدههای خود نعمتی بخشیده است، بخشندهای که اشتباه و پوزش بندگان را میپذیرد.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
کریم | بخشنده | دستگیر | یاری دهنده |
خطا بخش | کسی که اشتباه ها را نادیده می گیرد | ||
پوزش پذیر | قبول کننده عذر و پوزش |
نکات و آرایه های ادبی:
کنایه← دستگیر کنایه از یاری دهنده است
واج آرایی ← صدای «ــِـ» و حرف «ش»
دستگیر و پوزش پذیر ← قافیه
پرستارِ امرش همه چیز و کس بنی آدم و مرغ و مور و مگس
او خدایی است که تمام موجودات عالم تحت فرمان او هستند؛ از انسان ها گرفته تا پرندگان و تمام حشرات و مورچه ها و مگس ها.
معنی دیگر:فرمانبردار و مطیع حکم او همه کس و همه چیز هستند، انسانها، پرندگان، مورچهها و مگسها.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
پرستار | مطیع، فرمانبردار | مور | مورچه |
بنی آدم | فرزندان حضرت آدم(در اینجا انسان ها) |
نکات و آرایه های ادبی:
بین مرغ، مور، مگس مراعات نظیر یا تناسب وجود دارد
بنی آدم و مرغ و مور و مگس مجاز جز به کل (از همه موجودات)
کس و مگس ← قافیه
یکی را به سر، برند تاج بخت یکی را به خاک اندر آرد ز تخت
او خداوندی است که با اراده و حکمت خود یکی را خوش بختی می رساند و دیگری را از خوشبختی کنار می گذارد.
معنی دیگر:خدا به هر کس که بخواهد ارزش و پادشاهی میبخشد و هر کس را که بخواهد از تخت پادشاهی به زیر میکشد.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
تاج بخت | تاج خوشبختی | برنهد | می گذارد |
اندر آرد | به زیر می کشد | بخت | اقبال و خوشبختی |
نکات و آرایه های ادبی:
تاج بر سر نهادن ← کنایه از به بزرگی رساندن
از تخت به خاک آوردن ← کنایه از پست کردن
تخت و بخت ← قافیه
جناس ناقص ← بین «بخت و تخت» و «سر و بر»
تاج بخت (خوشبختی به تاج تشبیه شده:بخت مشبه و تاج مشبه به است)
تلمیح:اشاره به سوره آل عمران آیه ی ۲۲ (حکومت و فرمانروایی را به هر کس بخواهد می دهد و از هر کس بخواهد می گیرد)
گُلستان کُند آتشی بَر خَلیل گروهی بر آتش بَرَد ز آب نیل
او قادر است تا آتش را برای حضرت ابراهیم (ع) تبدیل به گلستان کند و کسانی را هم در زیر آب نیل فرو برد.
معنی دیگر:آتش نمرود را بر ابراهیم خلیل (ع) گلستان میکند و فرعونیان را در آب نیل غرق میسازد و به دوزخ میبرد.
واژه | معنی واژه |
خلیل | دوست، در این درس منظور حضرت ابراهیم (ع) است |
گلستان شدن | سرد شدن |
نکات و آرایه های ادبی:
تلمیح ← مصراع اول اشاره به داستان عبور حضرت ابراهیم از آتش و مصراع دوم غرق شدن فرعونیان و داستان حضرت موسی
تضاد بین آب و آتش
از ← مخفّف از
خلیل و نیل ← قافیه
به درگاهِ لطف و بزرگیش بر بزرگان نهاده بزرگی ز سَر
به خاطر لطف و بزرگی ای که او (الله) دارد، همه ی انسان های بزرگ، بزرگی و توان خود را از دست می دهند.
معنی دیگر:بزرگان در برابر خداوند، بزرگیشان را از یاد میبرند و فروتنی اختیار میکنند.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
درگاه | آستان، پیشگاه | لطف | مهربانی |
بر | ببر (فعل امر) |
نکات و آرایه های ادبی:
از سر نهادن ← کنایه از فراموش کردن
تکرار واژه بزرگ
جناس ناقص اختلافی بین سر و بر
بر و سر ← قافیه
جهان، مُتَّفِق بر الهیتش فرومانده از کُنهِ ماهیتش
همه ی افراد جهان بر یکتایی خداوند اتّفاق نظر دارند و اگر همه ی فکرهای جهانیان روی هم جمع شود و درباره ی خداوند اندیشه کنند نه تنها پاسخی نخواهند داشت، بلکه هرگز به عمق ماهیت و هستی خداوند نمی توانند راه پیدا کنند وهمگان در شناخت واقعی خداوند درمانده اند.
معنی دیگر:جهانیان در اقرار به خدایی او همفکر و هم داستانند اما از شناخت حقیقت ذات خداوند عاجر هستند.
واژه | معنی واژه |
کُنه | حقیقت، ذات، ریشه، عمر |
ماهیت | حقیقت، ذات، وجود، واقعیت |
متفق | همراه بودن، اتفاق نظر داشتن |
فروماندن | عاجز شدن، ناتوان شدن |
نکات و آرایه های ادبی:
فرومانده ← کنایه از ناتوانی
الهیتش و ماهیتش ← قافیه
جهان ← منظور انسان ها، مردم دنیا
می توان «الهیت و ماهیت» را قافیه و ضمیر پیوسته «ش» را ردیف در نظر گرفت
بشر، ماورای جلالش نیافت بَصَر، مُنتهای جمالش نیافت
انسان که اشرف مخلوقات است با همه ی تحقیق ها و بررسی های دنیایی، هنوز نتوانسته است کسی را باشکوه تر از خدا پیدا کند و چشم ها هرچقدر هم که زیبایی در طبیعت ببیند، بازهم به نهایت زیبایی خداوند نمی تواند دست پیدا کنند.
معنی دیگر:انسان آن سوی عظمت خداوند را ندید چشمها پایان زیبایی خدا را ندید.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
بشر | انسان | جمال | زیبایی |
جلال | بزرگی و شکوه | بصر | چشم، بینایی |
ماورا | بالاترین مقام، آنچه در پشت چیزی باشد | ||
منتها | آخرین، پایان، آخر |
نکات و آرایه های ادبی:
قافیه ← جمالش (جمال او) و جلالش (جلال او)
ردیف ← نیافت
در دو کلمه «بَصَر» و«بشر» و نیز «جمال» و«جلال» جناس ناقص اختلافی
در این بیت آرایه موازنه ( ترصیع) وجود دارد:همه کلمات در مصرع اول را می توان مقابل کلمات در مصرع دوم قرار داد؛ مثال:
بشر = بصر ماورا = منتها جلالش = جمالش نیافت = نیافت
تأمّل در آیینۀ دل کنی صفایی به تدریج، حاصل کنی
برای شناخت واقعی خداوند باید در خودت بیندیشی و به دلت که همچو آیینه ای پاک و روشن است رجوع کنی. آن وقت به تدریج و آهسته صفایی در وجودت احساس می کنی.
معنی دیگر:اگر در دل که مانند آیینه است اندیشه کنی و آن را از آلودگیها دور نمایی مظهر تجلی نور حقیقت می شود.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
تأمّل | تفکر | صفا | پاکی درون |
به تدریج | کم کم | حاصل کنی | به دست می آوری |
نکات و آرایه های ادبی:
اضافه ی تشبیهی ← آیینۀ دل (دل به آیینه تشبیه شده دل مشبه و آیینه مشبه به)
دل و حاصل ← قافیه
کنی ← ردیف
مُحال است سعدی که راهِ صفا توان رفت جز بر پی مصطفی
ای سعدی اگر می خواهی که درست به راه سعادت برسی، به جز راه و شیوه ی مصطفی، حضرت محمد(ص) راه دیگری نرو و دنباله رو شیوه ی حضرت رسول اکرم (ص) باش.
معنی دیگر:سعدی، راه پاکی و صفا بدون پیروی از حضرت رسول غیر ممکن است.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
محال | غیرممکن | پی | دنباله رو |
مصطفی | برگزیده؛ اینجا لقب حصرت محمد(ص) هست |
نکات و آرایه های ادبی:
قافیه ← صفا و مصطفی
سعدی ← تخلّص شیخ مصلح الدین شیرازی است
بوستان سعدی:
بوستان سعدی یا سعدی نامه نخستین اثر سعدی است که کار سرودن آن در سال ۶۵۵ هجری قمری پایان یافته است. سعدی این اثر را زمانی که در سفر بوده است، سروده و هنگام بازگشت به شیراز آن را به دوستانش عرضه کرده است. این اثر در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده شده و از نظر قالب و وزن شعری حماسی است، هر چند که از نظر محتوا به اخلاق و تربیت و سیاست و اجتماعیات پرداخته است. بوستان ده باب دارد هر باب به موضوعی ربط دارد. این کتاب به انتخاب نشریه گاردین جزو ۱۰۰ کتاب برتر تاریخ بشریت برگزیده شده این کتاب را سعدی به نام اتابک ابوبکر بن سعد زنگی کرده است. بوستان سعدی به ده باب تقسیم شده است:
- عدل
- احسان
- عشق
- تواضع
- رضا
- قناعت
- تربیت
- شکر
- توبه
- مناجات
همچنین ببینید: معنی شعر پیش از اینها فارسی هشتم
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.
65 دیدگاه ها
عالی بود. 👍👍👍
خوب
آرایه خالی بگید
سلام.
از زحمات بی شائبه شما کمال تشکر و قدردانی را می نمایم.
اگر ممکن است معنی آرایه ها را فشرده تروبدون تبلیغات کنار هم بیاورید تا با کپی گرفتن ودر اختیار دانش آموزان قراردادن در تدریس درس تسریع شود و بین پایان هر درس و پاسخ سوال ها تبلیغ کالاها شود ممنون می شوم.
خوب بود
عالی بود
عالی
عالی بود ممنونم
خیلی بدبود
خوب 👍
بعضی جا ها نفسم اشتباه تایپی داشتید
عالی بود ????خیلی ممنون ????
عالی و کامل ممنونم ازتون ????????????
عالی
مرسی اوکی بود
فقط سوره آل عمران آیه چنده اون قسمت؟؟
آیه ۲۲ سوره آل عمران
طلعت معنیش میشه روشنایی نه رخسار و چهره
سلام میشه درخشندگی
واقعا عالی بود خیلی ممنون تمام نکات داخلش بود خلی راضی هستم
خیلی عالی بود ممنون از نویسنده این متن
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
عالی
تنکس؛)
عالی بوددددددد
چه خبر؟
????????
واقعا عالی بود متشکرم وشه دگه????????
خیلی خیلی خوب بود ممنون از وب تون
خیلی خیلی خوب بود ممنون
از همه جا بهتر
خووووب
خیلی بد بود خیلی بچگونه نوشتین با ارایه و زیبا باید بنویسین ما ۱۴ سالمونههههههه هاااااا
اینجوری راحتتره حفظش????
عالی بود تشکر
عالی بود دستتون درد نکنه????????
خیلی کاربردی بود واقعا ممنونم ????????????
ممنونم خیلی خوب بود استفاده کردم
عالیههه
خیلی عالی بود
بسیار عالی وجامع واقعا استفاده کردم????????
عالی بود واقعا ممنونم
خیلی خیلی عالی بود واقعا ممنون
منطقی
آل عمران آیه ۲۶ است
نه ۲۲
ممنون از سایت خوبتون
سپاس
ممنون
بی نظیر بود فقط اگه می شد تعداد جملات را قرار می دادید فوقالعاده می شد
ممنونم از شما
عالی بود ممنونم
آره عالی بود
خیلی عالی بود
ممنون 🌹
ممنونم
واقعا عالی بود باید شما واین سایت را تحسین کرد کامل وعالی بود متشکرم 👌
آره خیلی خوب بود
عالی خیلی خوبه
فوق العاده بود مرسیییییی
عالی بود و فوق العاده
سلام خوبی
تو بهتری
اره
ت خبی
خیلی خوب بود
اره
اصلا خوب نبود
خیلی عالی
عالی
بدک نبود