معنی کلمات درس هفت خان رستم فارسی ششم + کلمات هم خانواده و متضاد - حالا درس

معنی کلمات درس هفت خان رستم فارسی ششم + کلمات هم خانواده و متضاد

در این نوشته با معنی کلمات درس هفت خان رستم فارسی ششم همراه شما هستیم.

معنی کلمات درس هفت خان رستم فارسی ششم

واژهمعنی واژهواژهمعنی واژه
به کردارمانندسر بر خاک نهادراز و نیاز کردن
بندگان را پناهپناهِ بندگانحیلهمکر و فریب
اهریمنشیطان و ابلیسقوی پنجهزورمند، توانا
سختپُر از رنج و زحمترهاییآزادی
دیدهچشمپیکارجنگ
نبردجنگچاک چاکپاره پاره
بدین سانبه این گونهز بهربه خاطر
چیرهغالب، پیروزچیرگیپیروزی
کمندطناب، بند، ریسمانگُردیپهلوانی، دلیری
بیمترسدستگاهشکوه، قدرت، عظمت
همدلیکرنگ، متّحددستپاچگیآشفتگی و نگرانی
نصیحتپند و اندرزهمهمهسر و صدا و شلوغی
هورافریاد شادی کشیدنتندیدر این درس «خشم»
بندطناب، ریسمان، اسارت
کشان کشانبه زور، در حالت کشیدن
غریبیبیگانه بودن، ناآشنا بودن
به خنجربا خنجر، به وسیله ی خنجر
نیایشراز و نیاز کردن با خداوند
داورانصاف دهنده، خدای تعالی
سهمگینخوفناک، ترس آور، ترسناک
یالموهای بلند پشت گردن اسب
دادگرکسی که با عدالت رفتار می کند
غلطیاشتباهی، کار اشتباه و خطا
حالت عجیبیحالت شگفت انگیز و غیر عادی
نخجیرشکار، حیوانی را که شکار کنند
کیکاووسپادشاه نادان و بی اراده ی ایرانی
قصدخواست و اراده برای انجام کاری
دلیرشجاع، در اینجا همان رستم است
هفت خاننام هفت مرحله از جنگ های رستم
خمدر این درس به معنی حلقه ی طناب
دیوانجمع دیو، موجودات خیالی و ترسناک
به خود آمدمهوشیار شدم، بر سر عقل آمدم
سبکیراحتی و آرامش (احساس سبکی کردم)
خطابشخصی را طرف مقابل سخن قرار دادن
زابلستاننام شهری در استان سیستان و بلوچستان
مبصردانش آموزی که از طرف ناظم، نظم کلاس را به عهده دارد
اژدهاجانور افسانهای بزرگ به شکل سوسمار که اغلب دو سر دارد
مرحلهفاصله ی بین دو منزل که مسافر طی می کرده است، قسمت
تیمار کردنمراقبت کردن، خدمت کردن، رسیدگی به آب و خوراک حیوان
سُمقسمت انتهایی انگشتان حیوانات که مثل کفش برای آن هاست
رخشاسم اسب رستم؛ در لغت به معنی رنگ سرخ و سفید مخلوط شده است
ارژنگ دیونام یکی از سرداران دیو سپید است؛ ششمین خان رستم، جنگ با ارژنگ دیو است
اُولادنام دیوی است که در خان پنجم، رستم با وی و سپاهیانش مواجه می شود و آن ها را تار و مار می کند
آذر گُشسبآتش تند و تیز، در شاهنامه کنایه از هرچیز مورد نیایش آمده و نیز اسم یکی از پهلوانان است
دیو سپیددر خان هفتم که رستم و اولاد به «هفت کوه» محلّ زندگی دیو رسیدند، رستم دست و پای اولاد دیو را بست و سپس به غار حمله کرد و دیو سپید را از پا درآورد
معنی کلمات درس هفت خان رستم فارسی ششم

واژگان هم خانواده درس «هفت خان رستم»:

وظایف – وظیفه                       عابر – عبور – معبر
مراحل – مرحلهرضایت – راضی
حوادث – حادثهحرکت – متحرّک – حرکات – تحرّک
معنی کلمات درس هفت خان رستم فارسی ششم

واژگان متضاد درس «هفت خان رستم»:

واژهمتضاد واژهواژهمتضاد واژه
آسانسختسرانجامآغاز
تشنهسیرابپیروزیشکست
قوی پنجهضعیف پنجهزشتزیبا
آسانسختوابستهمستقل
راضیشاکی  
معنی کلمات درس هفت خان رستم فارسی ششم

برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.

امتیاز شما به این مقاله

4 از 24 رای

+ارسال دیدگاه

76 دیدگاه ها