معنی کلمات درس قلم سحرآمیز ، دو نامه فارسی هشتم
در این نوشته با معنی کلمات درس قلم سحرآمیز ، دو نامه فارسی هشتم همراه شما هستیم.
معنی کلمات درس قلم سحرآمیز ، دو نامه فارسی هشتم
| واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
| هدهد | پرندۀ شانه به سر | صبا | باد بهاری |
| سبا | نام یک سرزمین | مبارک | با برکت |
| آشیان وفا | خانۀ معشوق (خدا) | حیف | افسوس، ظلم |
| طایر | پرنده | زین جا | مخفف از این جا |
| آشیان | لانه | خاکدانِ غم | زمینِ غم آلود |
| دلیرانه | شجاعانه | سرداران | فرماندهان |
| می لغزید | سُر می خورد | مرغی | پرنده ای |
| سحرآمیزت | جادویی تو | آرام و قرار | آرامش و راحتی |
| بیدادگری | ظلم و بی عدالتی | پر شور | پر تلاش |
| نیرنگ | فریب و جادو | صادر کرد | خارج کرد |
| الیوم | امروز | استعمال | به کار بردن |
| در حکم | مانند، مثل | محاربه | جنگیدن |
| به تنگنا | به سختی افتادن | کار خود را کرده بود | تأثیر گذار بود |
| برگرفت | بلند کرد | معطّر | خوش بو |
| اندر | در | شعرا | شاعران |
| ندا | صدا | حرمت نهادن | احترام گذاشتن |
| سرشناس | معروف، مشهور | حکمت | دانش و معرفت |
| طبیب | پزشک | نمناک | مرطوب و خیس |
| خاکدان | محل ریختن خاکروبه، در این درس به معنی جهان و دنیاست | ||
| توده | هرچه که یک جا جمع شده باشد | ||
| عارفان | جمع عارف، خداشناسان | ||
| چالدران | منطقه ای بین آذرباییجان غربی و ترکیه؛ منطقه ای در استان آذربایجان غربی که جنگی در آن رخ داد | ||
| توطئه | نقشه کشیدن برای نابودی کسی یا چیزی | ||
| اوج گرفته بود | در حال بالا رفتن بود | ||
| استانبول | شهری در ترکیه امروزی | ||
| مرجع تقلید | مجتهدی که در مسائل دینی از او تقلید می کنند | ||
| تحریم | جلوگیری و محدود کردن چیزی | ||
| صلوات الله و سلامه علیه | سلام و درود خدا بر او باد | ||
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.

۷ دیدگاه ها
عالی
خیلی بده
اصلاً ……
دیگه نگم
فوق العاده
عالی
مرسی
عالی
خوب بود