معنی شعر شیر حق فارسی هشتم + معنی کلمات و آرایه های ادبی
در این نوشته با معنی شعر شیر حق فارسی هشتم همراه شما هستیم.
معنی شعر شیر حق فارسی هشتم
شاعر: حمید سبزواری
صبح صادق، قدرت کاذب شکست / رشته های دام اهریمن گسست
صبح واقعی طلوع کرد (امام آمد) و شکوه و قدرتِ صبح کاذب (رژیم شاهنشاهی) را در هم شکست و رشته های دام شیطان (شاه و مامورانش) را از بین برد.
واژه | معنی واژه |
اهریمن | شیطان |
صبح صادق | هنگامی که روشنایی آفتاب در سیاهی شب، کم کم، آشکار شود |
صبح کاذب | هنگامی که آسمان، اندکی روشن و دوباره تاریک می شود و زمان آن قبل از صبح صادق است |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
صادق و کاذب ← تضاد
دام اهریمن ← اضافه ی تشبیهی
صبح صادق ← استعاره از امام خمینی (ره)
اهریمن ← استعاره از شاه و مامورانش
گسستن رشته های دام ← کنایه از نابود کردن صبح صادق قدرت کاذب شکست.
تلمیح ← آیه ی شریفه ی «جاء الحق و زهق الباطل»
حمید سبزواری (۱۳۹۵-۱۳۱۴هـ.ش):
حسین ممتحنی متخلص به حمید سبزواری، از شاعران خوش نام انقلاب که بیشتر سروده های او مربوط به فضای انقلاب است. از آثار او می توان به «سرود سپیده» و «سرود درد» اشاره کرد.
درس دوازدهم
شیر حق
- نوع قالب شعری: مثنوی
- شاعر: مولانا
- آثار: مثنویِ معنوی، دیوان شمس، مکتوبات
از علی آموز اخلاص عمل/ شیر حق را دان منزه از دغل
از علی (ع) پاکی در عمل بیاموز و شیر خدا را از هرگونه فریبکاری پاک بدان.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
اخلاص | پاکی | مٌنزه | پاک |
دَغل | فریبکاری | دان | فعل امر؛ بدان |
شیر حق | منظور حضرت علی (ع) |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
شیر حق ← استعاره از حضرت علی (ع) بخاطر لقب اسدالله است
واج آرایی ← حرف «ز»
دغل و عمل ← قافیه
در غزا بر پهلوانی دست یافت / زود شمشیری برآورد و شتافت
در جنگی با پهلوانی رو به رو شد. سریع شمشیرش را بیرون آورد و با شتاب به سوی او دوید.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
غزا | جنگ | دست یافت | رو به رو شد |
شتافت | حمله ور شد، عجله کرد |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
دست یافتن ← کنایه از غلبه کردن و پیروز شدن
مراعات نظیر ← غزا، پهلوانی و شمشیر
دست یافتن ← کنایه از چیره شدن
یافت و شتافت ← قافیه
او خَدو انداخت بر روی علی/ افتخار هر نبی و هر ولی
آن مرد آب دهانش را بر صورت حضرت علی انداخت که افتخار پیامبران و اولیای خدا بود.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
خَدو | آب دهان | افتخار | باعث سربلندی |
نبی | پیامبر |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
علی و ولی ← قافیه (ردیف ندارد)
نبی و ولی ← جناس
بر و هر ← جناس
واج آرایی ← حرف «ر»
تلمیح ← داستان جنگ خندق (احزاب)
تکرار ← کلمه «هر»
نقش مصراع دوم «بدل» هست
در زمان انداخت شمشیر، آن علی /کرد او اندر غزایش کاهلی
امام علی (ع) فوراً شمشیرش را انداخت و در جنگیدن، سستی و درنگ کرد.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
در زمان | فوراً | کاهلی | سستی، درنگ |
اندر | در |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
تناسب ← غزا و شمشیر
علی و کاهلی ← قافیه
گشت حیران آن مبارز، زین عمل / وز نمودن عفو و رحم بی محل
مرد جنگجو از این رفتار امام علی و بخشش و مهربانی غیر منتظره اش حیرت زده شد.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
حیران | متعجب، شگفت زده | عفو | بخشش |
بی محل | بی موقع | زین | مخفف «از این» |
رحم | مهربانی | بی محل | نامناسب |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
تناسب ← عفو و رحم
عمل و بی محل ← قافیه
گفت: بر من تیغ تیز افراشتی /از چه افگندی؟ مرا بگذاشتی؟
جنگجو گفت: شمشیر تیزت را برابر من بالا برده بودی، چرا آن را انداختی و من را رها کردی؟
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
تیغ | شمشیر | افراشتی | بلند کردی |
بگذاشتی | رها کردی | افگندی | انداختی |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
تیغ و تیز ← جناس
تیغ افراشتن ← کنایه از جنگیدن
تضاد ← افراشتی و افگندی
افراشتی و بگذاشتی ← قافیه
گفت: من تیغ از پی حق می زنم / بندۀ حقم نه مامور تنم
امام علی گفت: من برای خدا شمشیر می زنم و بندۀ خدا هستم نه بندۀ جسم و هوس های آن.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
حق | خدا | از پی | برای |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
تکرار ← کلمه «حق»
واج آرایی ← حرف «ن»
تیغ زدن ← کنایه از مبارزه کردن
می زنم و تنم ← قافیه
شیر حقم، نیستم شیر هوا / فعل من بر دین من باشد گوا
من شیرِ خدا هستم و شیر هوس های انسانی نیستم. رفتار من شاهد دین و عقیدۀ من است.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
هوا | میل، آرزو | فعل | کار، عمل، رفتار |
گوا | دلیل، شاهد |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
هوا و گوا ← قافیه (ردیف ندارد)
تکرار ← کلمه های «شیر» و «من»
واج آرایی ← حروف «ش» و «ن» و «م»
جناس ← هوا و گوا
تلمیح ← اشاره به عبارت «الاعمال بالنیات»
باد خشم و باد شهوت، باد آز / بٌرد او را که نبود اهل نماز
وسوسۀ خشم و شهوت و حرص، آن کسی را که دیندار و اهل نماز نیست، از راه به در می کند.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
آز | حرص، طمع | شهوت | هوای نفسانی |
اهل | پیرو |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
باد خشم ← تشبیه (خشم به باد تشبیه شده )
باد شهوت ← تشبیه (شهوت به باد تشبیه شده )
باد آز ← تشبیه (شهوت به آز تشبیه شده)
مراعات نظیر ← خشم ، شهوت و آز
تکرار ← کلمه «باد»
تلمیح ← اشاره به آیه ۴۵ سوره عنکبوت: «همانا نماز، نمازگزاران را از زشتی و تباهی باز می کند …»
آز و نماز ← قافیه
چون درآمد در میان، غیر خدا / تیغ را دیدم نهان کردن سزا
وقتی پای چیزی غیر از خدا به میان آمد، سزاوار دیدم که شمشیر را پنهان کنم.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
نهان | پنهان | سزا | شایسته، سزاوار |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
نهان کردن تیغ ← کنایه از جنگ نکردن
خدا و سزا ← قافیه
جلال الدین محمد بلخی ملقب به مولانا (۶۰۴-۶۷۲ هـ.ق):
از شاعران و عارفان بزرگ ایران در قرن هفتم است. آثار گرانقدر او عبارت اند از:
مثنوی معنوی، دیوان شمس، فیه ما فیه، مکتوبات و مجالس سبعه.
مثنوی معنوی:
کتاب منظوم و گران قدر مولوی، شامل حکایاتی است که مولانا با بیان آنها مسائل دینی و عرفانی و حقایق معنوی را به زبان ساده و از راه تمثیل بیان می کند؛ مثنوی، در ۲۶ هزار بیت و در شش دفتر سروده شده است.
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.
11 دیدگاه ها
Nice
نایس
سایتتون خیلی عالی هست .
بدرد نمیخوره
خیای خوب بود واقعا به دردم خورد
بهترین سایتی که تا الان حالا دیدم همه چیز رو مو به مو توضیح داده
تعداد جمله😣
سلام عالی بودند
فوقالعادست همه چیزش دقیق و عالیه
عالی
دیدم کسی پیامی نداده دلم سوخت فوق العاده دقیق بی نقص و عالی خیر ببینید
چون کانال دیگری به دقیقی و خوبی شما نبود اما همه به به و چه چه کردن…