جواب صفحه ۱۱ ، ۱۲ و ۱۳ تفکر و سبک زندگی هفتم
در این نوشته با جواب صفحه ۱۱ ، ۱۲ و ۱۳ تفکر و سبک زندگی هفتم همراه شما هستیم.
جواب صفحه ۱۱ تفکر و سبک زندگی هفتم
۱- چه فکری به ذهن کلاغ رسید؟
کلاغ بعد از اینکه متوجه شد نمیتواند به آب داخل کوزه برسد، ناگهان به یاد آورد که اگر سنگریزههای کوچکی را درون کوزه بیندازد، سطح آب بالا میآید و او میتواند به آب دسترسی پیدا کند. بنابراین، شروع به جمعآوری سنگریزهها کرد و آنها را یکییکی داخل کوزه انداخت. با هر سنگریزهای که داخل کوزه میافتاد، آب کمکم بالاتر میآمد تا جایی که در نهایت سطح آب به اندازهای رسید که کلاغ توانست به راحتی منقارش را به آب برساند و تشنگی خود را رفع کند.
۲- چگونه این فکر به ذهن کلاغ رسید؟
این فکر به ذهن کلاغ رسید زیرا از عقل و تجربهاش استفاده کرد. کلاغ مشاهده کرد که وقتی سنگریزهها درون کوزه میافتند، آب بالاتر میآید. این مشاهده به او کمک کرد تا بفهمد که با تکرار این کار میتواند سطح آب را به اندازهای بالا ببرد که بتواند به آن دسترسی پیدا کند. همچنین، نیاز شدید به آب و اشتیاق برای زنده ماندن، کلاغ را به خلاقیت واداشت تا راهحلی برای مشکلش پیدا کند.
۳- این داستان می تواند نشان دهندۀ موقعیتی باشد که ممکن است انسان با آن مواجه شود. در این داستان، کلاغ برای حلّ مشکل از کدام یک از موارد استفاده کرد؟ «عقل، دانش با تجربه»؟
در این داستان، کلاغ برای حل مشکل از عقل خود استفاده کرد. کلاغ با مشاهده شرایط و درک موقعیت، به یک راهحل خلاقانه دست یافت که با استفاده از سنگریزهها سطح آب را بالا ببرد. این نشان میدهد که کلاغ از عقل خود برای تحلیل موقعیت و یافتن راهحل استفاده کرده است. تجربه و دانش نیز میتوانند نقش داشته باشند، اما در این داستان تأکید بر استفاده از عقل و خلاقیت برای حل مسئله است.
جواب صفحه ۱۲ تفکر و سبک زندگی هفتم
۴- به نظر شما کدام یک از این سه مورد در زندگی انسان اهمیت بیشتری دارند؟ عقل، دانش با تجربه؟
هر سه مورد—عقل، دانش و تجربه—در زندگی انسان اهمیت زیادی دارند، اما نمیتوان بهطور قطعی گفت که کدام یک مهمتر است. هر کدام در شرایط مختلف نقش خود را ایفا میکنند:
- عقل: پایهایترین ابزار برای تصمیمگیری و حل مشکلات است. عقل به انسان کمک میکند تا از دانش و تجربه بهدرستی استفاده کند.
- دانش: اطلاعات و آگاهیهایی است که انسان از طریق آموزش و مطالعه کسب میکند. دانش به انسان امکان میدهد تا مسائل را بهتر درک کند و تصمیمهای آگاهانهتری بگیرد.
- تجربه: نتیجه عمل و مواجهه با موقعیتهای مختلف است. تجربه به انسان کمک میکند تا از گذشته بیاموزد و در موقعیتهای مشابه آینده بهتر عمل کند.
در نهایت، ترکیب این سه مورد است که به بهترین نتیجه منجر میشود.
۵- آیا همۀ انسان های عاقل حتماً با تجربه اند؟
نه الزاماً. یک فرد عاقل ممکن است در موضوعی خاص عقل و منطق کافی داشته باشد، اما اگر با آن موضوع خاص مواجه نشده باشد، تجربهای در آن زمینه ندارد. عقل میتواند به انسان کمک کند تا در موقعیتهای جدید تصمیمات خوبی بگیرد، اما تجربه نیازمند مواجهه مستقیم با آن موقعیتهاست.
۶- آیا همۀ انسان های باتجربه عاقل اند؟
نه. تجربه ممکن است باعث شود که فرد در یک حوزه خاص به تواناییهای خاصی دست یابد، اما این به معنای عقلانیت در همه زمینهها نیست. برخی افراد ممکن است با وجود تجربه زیاد در یک حوزه، در زمینههای دیگر تصمیمات غیرعاقلانه بگیرند.
۷- آیا دانشمند بودن به معنای عاقل بودن است؟
نه الزاماً. دانشمند بودن به معنای داشتن دانش عمیق در یک یا چند زمینه خاص است، اما این به معنای عقلانیت در همه جنبههای زندگی نیست. عقلانیت شامل توانایی تصمیمگیری درست، ارزیابی موقعیتها و بهرهبرداری از دانش به بهترین نحو است.
۸- آیا همه کسانی که دانش بیشتری دارند، عاقل ترند؟
نه لزوماً. داشتن دانش به معنای داشتن اطلاعات و آگاهی است، اما عقلانیت به معنای توانایی استفاده مؤثر و منطقی از این دانش است. ممکن است فردی دانش زیادی داشته باشد، اما نتواند از آن بهدرستی استفاده کند.
۹- میزان عقل، دانش با تجربه انسان ها را چگونه می توان فهمید؟ آیا راه فهمیدن هر سه مورد یکی است؟
عقل: تشخیص درست از نادرست – نحوه تصمیم گیری.
دانش: میزان به کارگیری و استفاده از آن در زندگی «میزان معلومات».
تجربه: اتفاقات یا چیزهایی که برایمان پیش آمده یا به ما منتقل شده است را به کار میبندیم.
به نظر شما تفکر یعنی چه؟ تفکر درباره یک موضوع چگونه شروع می شود؟
تفکر: اندیشیدن، به فکر فرو رفتن و نقطه شروع آن طرح مسئله در ذهن است.
آیا هر کس که فکر می کند، عاقلانه عمل می کند؟ پاسخ خود را با مثال توضیح دهید.
نه، هر کس که فکر میکند الزاماً عاقلانه عمل نمیکند. تفکر به تنهایی به معنای عقلانیت نیست؛ بلکه نحوه استفاده از تفکر و کیفیت تصمیمگیری اهمیت دارد. به عنوان مثال، فردی ممکن است مدتها درباره یک مسئله فکر کند، اما اگر اطلاعات کافی نداشته باشد یا احساسات منفی او بر تفکرش غالب شود، ممکن است تصمیمی بگیرد که غیرعاقلانه باشد. مثلاً فردی که از روی عصبانیت تصمیم میگیرد، ممکن است پس از تفکر هم تصمیمی بگیرد که به ضررش تمام شود، چرا که احساساتش تفکر منطقی او را تحت تأثیر قرار دادهاند.
جملات زیر را کامل کنید.
فکر کردن با عاقل بودن شباهت دارد؛ چون به هر دو در ذهن اتفاق می افتد و ابزار هر دو خرد و اندیشه است.
فکر کردن و عاقل بودن یکی نیستند؛ چون هر کدام مراحلی از خرد و خردمندی را نشان می دهد. تعقل در اصل به معنای هدف داشتن برای تفکر است و هدفمندی تفکر را تعقل می توان نامید یعنی برای کاری فکر کردن
درک خود از معنای واژه های عقل، دانش و تجربه را بر اساس گفت وگوهای کلاس بنویسید .
عقل: توانایی درک، تحلیل و استدلال منطقی در مواجهه با مسائل و موقعیتهای مختلف. عقل به فرد کمک میکند تا به بهترین راهحلها برسد و از اشتباهات پرهیز کند.
دانش: مجموعهای از اطلاعات، حقایق و آگاهیهایی است که فرد از طریق آموزش، مطالعه یا تحقیق کسب میکند. دانش به انسان امکان میدهد تا جهان اطراف خود را بهتر درک کند و تصمیمات آگاهانهتری بگیرد.
تجربه: حاصل مواجهه مستقیم با وقایع و موقعیتها در طول زمان است. تجربه به فرد کمک میکند تا از اشتباهات گذشته درس بگیرد و در شرایط مشابه آینده بهتر عمل کند.
هر یک از شما سعی کنید مدلی تصویری برای رابطهٔ عقل، دانش و تجربه رسم کنید.
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.
6 دیدگاه ها
بسیار دقیق وجامع پاسخ داده شده بود
عالی
خیلی خوب
عالی
خیلییییی عالی مرسی
عالیییییی ترین سابت