جواب فعالیت صفحه ۲۷ زیست یازدهم
در این نوشته با جواب فعالیت صفحه ۲۷ زیست یازدهم همراه شما هستیم.
جواب صفحه ۲۷ زیست یازدهم
پس از انجام تشریح و با استفاده از مشاهده های خود، به این پرسش ها پاسخ دهید.
الف) ویژگی های هریک از سه لایۀ چشم و بخش های تشکیل دهندۀ آنها را بیان کنید.
لایههای کرهٔ چشم
صلبیه
صُلبیه پردهای است سفید و محکم که تمام کرهٔ چشم را فرا گرفته، این پردهٔ بسیار ظریف که ضخامت آن از یک میلیمتر تجاوز نمیکند؛ استحکام بالایی دارد و از اینرو از عهدهٔ وظیفهٔ خود که حفظ کرهٔ چشم است، به آسانی برمیآید؛ یعنی همانطور که دوربین عکاسی یک جعبه دارد که ذرهبین (عدسی) و شیشهٔ حساس در داخل آن جا دارند؛ چشم ما نیز یک جلد محکم دارد که اعضاء بسیار ظریف و حساسی را دربرگرفتهاست؛ و مقداری که از این پرده دیده میشود همان سفیدی چشم است؛ ضمناً در قسمت جلو قدری برآمده شده و نازکتر و شفاف میگردد تا به آسانی نور از آن عبور کند و همین قسمت که یک نهم تمام پردهٔ صلبیه است، اصطلاحاً «قرنیه» نامیده میشود، و در عقب صلبیه سوراخی است که از آنجا عصب بینایی وارد کرهٔ چشم میگردد. در هر چشم نطقهای در بینایی وجود دارد که چشم قادر به دیدن آن نیست، اما انسان منوجه آن نمی شود.این نقطه همان نقطه کور است. نقطه کور از اهمیت بالایی در بیماری آب سیاه برخوردار است.آسیب به این نقطه موجب از بین رفتن بینایی بهطور مادام العمر می گردد.
شاید این پردهٔ ظریف را که در اصطلاح کالبدشناسی «صلبیه» و در اصطلاح پزشکی «غلاف بینایی» نامیده میشود بهقدری نازک مجسم کنید که تصور کنید نوک خاری میتواند به آسانی آن را سوراخ کند، در صورتیکه استواری و سختی آن طوری است که چاقوهای معمولی مگر با فشار خیلی زیاد میتواند آن را پاره کند، و پزشکان به هنگام اعمال جراحی داخل چشم؛ نیاز به چاقوهای بسیار ظریف و نوکتیزی دارند، که اگر تیز نباشد در موقع کار گرفتار اشکال فراوان میگردند.
مُلتَحِمه غشا مخاطی نازک و شفافی میباشد که سطح داخلی پلکها را مفروش کرده و بخش جلویی صلبیه را میپوشاند.
مشیمیه
مَشیمیه در داخل صلبیه لایهای وجود دارد که مَشیمیه نام دارد. این لایه نازک و لطیف است و وظیفهٔ حساس آن تغذیه چشم به وسیله رگها است و چون تا حدی به پردهٔ بچهدان شبیه است «مشیمیه» نامیده شدهاست، قسمت جلو این پرده که «عنبیه» نامیده میشود از لحاظ رنگ و شکل تغییر قابلتوجهی حاصل کردهاست یعنی از لحاظ شکل مسطح و عمودی است و لذا بین آن و «قرنیه» فضایی بوجود آید که آن فضا از مایع ویژه و شفافی بنام «زلالیه»؛ مملو است. از لحاظ رنگ معمولاً سیاه است که سیاهی چشم را تشکیل میدهد و گاهی در بعضی از اشخاص برنگ آبی یا سبز بیرون میآید. این لایه وظیفه تغذیه صلبیه و شبکیه را بر عهده دارد.
«مردمک» سوراخی است که قطر آن از ۳ تا ۶ میلیمتر میرسد و بین عنبیه قرار دارد که به نور حساس است. یعنی در مقابل نور زیاد تنگ و در مقابل نور کم گشاد میشود؛ تا این عمل خودکار؛ میزان نوری را که باید وارد چشم شود مرتب سازد «مردمک» چشم در حقیقت مانند «دیافراگم» دوربین عکاسی است با این تفاوت که خودکار است یعنی نیاز به این ندارد که ما آنرا کم و زیاد کنیم بلکه در تاریکی خودبهخود گشاد و در روشنایی تنک میشود.
این سوراخ روی این اصل «مردمک» نامیده شدهاست که دو نفر که در مقابل یکدیگر واقع شوند تصویر هرکدام در وسط سیاهی چشم طرف مقابل دیده میشود.
مردمک در انسان گرد است و همیشه به رنگ سیاه دیده میشود زیرا پشت آن فضای تاریکی است که به «تاریکخانهٔ چشم» موسوم است و محتویات آن با چشم غیر مسلح دیده نمیشود، ولی در حیوانات به اشکال مختلف در میآید چنانکه در گربه دیده میشود که در هنگام روز که نور زیاد است سیاهی وسط چشم آن حیوان بشکل «الف» درمیآید و در شب بالعکس باز میشود و از پشت آن انعکاس نور خارج؛ به صورت درخشندگی و برق مخصوصی ظاهر میشود؛ در عقب پردهٔ «مشیمیه» سوراخی برای ورود «عصب بینایی» وجود دارد.
«مردمک چشم» در حالات مختلف آنقدر نازک و کلفت میشود تا نوری را که به آن میرسد برای استفادهٔ دید کاملاً متمرکز نماید، و این کیفیت در هیچیک از اجسام حتی در شیشه یافت نمیشود.
شبکیه
پردهای است لطیف و حساس که میان «مشیمیه» قرار گرفته و چون بیشباهت به پنجره نیست به این نام نامیده شدهاست، شَبَکیه پردهای است عصبی یعنی دنبالههایی است از اعصاب بینایی و بوسیله همان اعصاب به مغز مربوط میشود، و «نقطهٔ کور» و «لکه زرد» بر روی این الیه قرار دارند. نقطه کور ناحیه ورود عصب به چشم است و نقطه زرد که محل تشکیل تصویر اشیاء میباشد. نقطه زرد در فاصله کمی از نقطه کور قرار دارد. در چشم چپ، نقطه کور در سمت راست نقطه زرد و کمی پایینتر واقع شدهاست. همچنین در چشم راست، نقطه کور در سمت چپ نقطه زرد و کمی پایینتر واقع شدهاست.
پردهٔ شبکیهٔ چشم مرکب از نه لایه جداگانه است که قطر مجموع آنها به اندازه کلفتی یک ورقه کاغذ نازک میباشد؛ در ضخامت این پرده سلولهایی قرار دارند که تحت اثر امواج نورانی تحریک میگردند؛ سلولهای مزبور به صورت شمشها و مخروطها قرار گرفتهاند و تعداد اولی به سی میلیون و تعداد دومی به سه میلیون عدد بالغ میشود این شمشها و مخروطها به تناسب کاملی قرار گرفتهاند. بیماری کور رنگی وابسته به همین سلولها میباشد.
ب) زجاجیه و زلالیه را با یکدیگر مقایسه کنید.
زلالیه مایع شفافی است که بین قرنیه و عدسی چشم قرار دارد و فضای جلوی عدسی را پر میکند. زلالیه از مویرگها ترشح میشود و مواد غذایی و اکسیژن را برای عدسی و قرنیه فراهم میکند و مواد دفعی را نیز جمعآوری کرده و از طریق خون دفع میکند. این مایع که گرانروی بسیار کمی دارد، به طور دائم (حدوداً هر سه ساعت) تصفیه و تجدید میشود.
زلالیه همراه با زجاجیه فشار درونی چشم را ثابت نگاه میدارند و شکل کرهای چشم را حفظ میکنند. در صورتی که در تصفیهٔ زلالیه اختلال به وجود بیاید و مایع به همان سرعتی که ترشح میشود بازجذب نشود، فشار چشم افزایش یافته و فرد دچار آب سیاه میشود که ممکن است به کوری منجر شود.
۹۹/۶ درصد زلالیه را آب تشکیل میدهد. علاوه بر آن، ویتامین C، گلوکز، اسید لاکتیک، سدیم و کلر؛ و نیز مقدار کمی پروتئین و اسید آمینه در زلالیه وجود دارد.
زجاجیه مادهٔ ژلهای و تیره ای است که فضای پشت عدسی چشم را پر کرده است؛ و توسط برخی از سلولهای شبکیه تولید میشود. این ماده ۹۰٪ حجم چشم را تشکیل میدهد و ۹۵ درصد ترکیب آن آب، و باقی انواع نمکها و گلوکز است. ضریب شکست زجاجیه ۱٫۳۴ است.
زجاجیه باعث حفظ شکل کروی چشم میشود، و همراه با زلالیه فشار درون چشم را ثابت نگاه میدارد. به علاوه، زجاجیه لایهٔ نازک شبکیه را بر روی مشیمیه فشار میدهد و آن را در جای خود ثابت میکند. همچنین، زجاجیه با جذب بخشی از پرتوهای فرابنفش، از شبکیه محافظت میکند.
مایع زجاجیه، دارای ترکیبی مشابه مایع نخاعی و سرم است و در عین حال پس از مرگ از آلودگیهای خون، باکتریها و اتولیز جسد، نسبتا مصون است. مایع زجاجیه به ویژه به علت نمونهگیری ساده و بدون نیاز به کالبدگشایی از نمونههای مورد توجه در پزشکی قانونی است.
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.