در این نوشته با جواب بررسی صفحه 26 فلسفه یازدهم همراه شما هستیم.

جواب بررسی صفحه 26 فلسفه یازدهم

توجه به تمثیل غار افلاطون،

1) گذر از یک وضع عادی و رسیدن به حقیقت برتر در پرتو چه چیزی به دست می آید؟

انسان های عادی درباره شکل زندگی خود و تصمیم گیری هایی که می کنند، نمی اندیشند و گرفتار زنجیر عادات خود و آداب و رسومی هستند که جامعه، صحیح یا غلط، بر آنها تحمیل کرده است.

حوادث جهان و زندگی نیز آنان را به تأمل و تفکر نمی کشاند. اما انسان متفکر،  هر برگی که از درخت می افتد و هر اتفاقی که پیرامون او رخ می دهد، برایش موضوعی برای اندیشیدن است.

2) رنج رسیدن به حقیقت شیرین تر است یا راحتی ماندن در نادانی؟

2) رنج بزرگ آدمیان در طول تاریخ حیات خود، رنج نادانی بوده است.

3) چرا افلاطون ماندن در نادانی و عدم درک حقیقت را به زندانی در بند تشبیه کرده است؟

3) محدوده دید او بسیار کوچک است. بنابر ضرب المثل، تا نوک بینی خود را بیشتر نمی بیند. گویا دست و پایش بسته است و از انواع حرکت هایی که می تواند بکند و انواع تصمیم هایی که می تواند بگیرد، خبر ندارد. به همین جهت، انجام نمی دهد… آرزوها و اهدافش کوچک و حقیر است.

4) بزرگ ترین زندانی که بشر ممکن است به آن گرفتار شود، چیست؟

4) افلاطون در تمثیل غار، انسان معمولی را انسانی تصور می کند که در غاری زندانی است و توانایی عبور از وضع موجود را ندارد. او انسانی است که به همین مشاهدات محسوس قناعت می کند و همین دنیا و عالم محسوس را حقیقت هستی تلقی می کند و چشمش به روی مراتب دیگر عالم باز نشده است.

5) چرا زندانیان در غار سخنان جوانی را که برای رهایی آنها برگشته بود، نمی پذیرفتند؟

5) مشکل بزرگ انسان های متفکر، نامأنوس بودن سخنان آنها برای آدم های معمولی است. انسان های عادی به وضع موجود خود عادت کرده اند و هرکس بخواهد این عادت را به هم بریزد برای آنان سخت و دردآور است.

آدم های معمولی چون اهل تفکر نیستند همین وضع موجود را بیشتر می پسندند و از تغییر و تحول بیزارند