در این نوشته با جواب درک متن صفحه 19 نگارش ششم همراه شما هستیم.

جواب درک متن صفحه 19 نگارش ششم

الف) جمله های زیر را با دقّت بخوانید و به ترتیب درست، شماره گذاری کنید.

4) مرد نگاهی به نانوا انداخت و گفت: «نان نیست، جان است برادر!»

6) مرد گرسنه با دست نانی را نوازش کرد و گفت: «ای مرد، چقدر می گیری که مرا از این نان ها سیر کنی؟»

1) روزی روزگاری مردی خسته و مانده، تشنه و گرسنه به شهری رسید.

7) این شد که گفت: «سکّه ای بده و هرچه که می خواهی از این نان ها بخور!»

3) «چه می خواهی مرد؟ اینها که می بینی نان است، نه چیز دیگر!»

5) نانوا لبخندی زد و گفت: «سکّه ای بده و نان بخر و بخور. نوش جانت!»

2) او با دیدن نان های تازه آب دهانش سرازیر شد.

ب) پس از مرتّب کردن جمله ها، دو سؤال طرح کنید و پاسخ آنها را بنویسید (سعی کنید سؤال ها با توجّه به مفهوم کلّی متن باشد.)

الف) آن مرد برای دریافت نان باید چه کاری انجام می داد؟

ب) نانوا وقتی دید که مرد با دیدن نان آب دهانش سرازیر شده، چه گفت؟

گام به گام قسمت های دیگر معرفت آفریدگار

برچسب شده در: