در این نوشته با جواب درک متن صفحه 29 نگارش چهارم همراه شما هستیم.

جواب درک متن صفحه 29 نگارش چهارم

داستان زیر را بخوانید و به سؤال های آن پاسخ دهید.

چند قورباغه از جنگل عبور می کردند که ناگهان دوتا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند. بقیه ی قورباغه ها کنار گودال جمع شدند و هنگامی که دیدند گودال خیلی عمیق است به آن دو گفتند که دیگر چاره ای نیست؛ شما به زودی خواهید مرد. دو قورباغه حرف ها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند؛ اما قورباغه های دیگر، مدام به آنها می کفتند که دست از تلاش بردارند؛ چون نمی توانند از گودال بیرون بیایند و به زودی خواهند مرد. سرانجام یکی از دو قورباغه، تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و از تلاش دست برداشت. او به ته گودال پرت شد.

امّا قورباغه ی دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هرچه بقیه ی قورباغه ها فریاد می زدند که تلاش بیشتر فایده ای ندارد، او مصمّم تر می شد تا اینکه عاقبت از گودال بیرون آمد. بقیه ی قورباغه ها از او پرسیدند: مگر تو حرف های ما را نمی شنیدی؟ در آنگاه معلوم شد که قورباغه واقعا ناشنواست. او در تمام مدّت فکر می کرد که دیگران او را تشویق می کنند!

1- چرا قورباغه ای که ناشنوا بود، موفق شد از گودال خارج شود؟

چون فکر می کرد که دوستانش در حال تشویق او هستند و از او می خواهند که تمام تلاشش را بکند و او نیز مصمّم تر به راهش ادامه داد تا پیروز شد.

2- داستان دو پیام مهم داشت. به نظر شما آن دو پیام چه بود؟

برای موفقیت در هر زمینه ای باید تلاش بسیار کرد.

به حرف های ناامید کننده دیگران نباید توجّه کرد.

3- به نظر شما بهترین عنوان برای این داستان چیست؟ چرا؟

«تلاش و امید» – زیرا قورباغه ناشنوا حرف های بقیه را نشنید و ناامید نشد و با تلاش زیاد توانست به موفقیّت برسد.

گام به گام قسمت های دیگر درس ارزش علم