در این نوشته با جواب درک متن صفحه 67 نگارش چهارم همراه شما هستیم.

جواب درک متن صفحه 67 نگارش چهارم

متن زیر را بخوانید و به سؤال های آن پاسخ دهید.

« ساعت ده شب بود، توی کوچه فوتبال بازی می کردیم. اسم آقا ابراهیم را از بچه های محل شنیده بودم امّا برخوردی با او نداشتم. مشغول بازی بودیم. دیدم از سرکوچه شخصی با عصای زیربغل به سمت ما می آید. از محاسن بلند و پای مجروحش فهمیدم، خودش است. کنار کوچه ایستاد و بازی ما را تماشا کرد. یکی از بچه ها پرسید: «آقا ابراهیم بازی می کنی؟» گفت: « من که با این پا نمی توانم اما اگه بخواهید توی دروازه می ایستم.» بازی من خیلی خوب بود اما هرکاری کردم نتوانستم به او گل بزنم. مثل حرفه ای ها بازی می کرد. نیم ساعت بعد وقتی توپ زیر پایش بود. گفت: «بچه ها فکر نمی کنید الان دیروقته؟ مردم می خوان بخوابن.» توپ و دروازه را جمع کردیم. بعد نشستیم دور آقا ابراهیم. بچه ها گفتند: «اگه میشه از خاطرات جبهه تعریف کنید.»

شهید ابراهیم هادی در سال ١٣٣۶ در تهران به دنیا آمد. او چهارمین فرزند خانواده بود. ابراهیم به پدر و مادرش بسیار احترام می گذاشت. او نوجوانی بیش نبود که پدرش را از دست داد و طعم تلخ یتیمی را چشید. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ، زندگی اش را به پیش برد و به شخصیتی ماندگار تبدیل شد. او از کودکی اهل ورزش و تلاش بود و این کار را با ورزش پهلوانی یعنی ورزش باستانی شروع کرد. در والیبال و کشتی بی نظیر بود. هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید و مردانه می ایستاد. دوستانش هنوز دلاوری های او در جبهه را به یاد دارند. او همیشه از خدا می خواست گمنام باقی بماند. سرانجام در ٢٢ بهمن سال ١٣۶١ در منطقه ی فکّه، خدا دعایش را مستجاب کرد. ابراهیم سال هاست گمنام و غریب در فکّه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور.

1) چرا نویسنده در سطردوم بند اوّل، کلمه ی «امّا» را به کار برده است؟

«امّا» جزو حروف ربط است ؛ک برای ربط دادن دوجمله یا کلمه به کار میرود ؛ در این سطر نویسنده برای ربط دو جمله از اما استفاده کرده است

2) آقا ابراهیم بعدا ز نیم ساعت بازی کردن، به بچه ها چه گفت؟

گفت: «بچه ها فکر نمی کنید الان دیروقته؟مردم میخوان بخوابن»

3) ابراهیم در چه ورزش هایی مهارت داشت؟

در ورزش باستانی؛ والیبال و کشتی بی نظیر بود

4) آیا خداوند دعای ابراهیم را برآورده کرد؟ چگونه؟

بله؛ خداوند دعایش ک شهادت بود را مستجاب کرد ایشان سال هاست که در فکّه گمنام هستند.

گام به گام صفحات دیگر درس فرمانده دل ها