معنی شعر ستایش ای همه هستی ز تو پیدا شده فارسی پنجم + معنی کلمات و آرایه ادبی

در این نوشته با معنی شعر ستایش ای همه هستی ز تو پیدا شده همراه شما هستیم.

معنی شعر ستایش ای همه هستی ز تو پیدا شده فارسی پنجم

شعر «ستایش: ای همه هستی ز تو پیدا شده» و معنی شعر:

ستایش

ای همه هستی ز تو پیدا شده

• شاعر: نظامی گنجوی
• قالب شعر: مثنوی
• اثر: مخزن الاسرارا

ای همه هستی ز تو پیدا شده /خاک ضعیف از تو توانا شده

ای خدایی که تمام هستی و جهان به خاطر وجود تو آفریده و آشکار شده است و انسان به خاطر وجود تو توانا و قدرتمند گشته است.

آرایه ادبی:

پیدا و توانا  ←  قافیه

شده و شده   ← ردیف

خاک ضعیف   ←  استعاره از انسان

از پیِ توست این همه امّید و بیم/هم تو ببخشای و ببخش، ای کریم

این همه امید و آرزو و این همه ترس و بیم به خاطر توست. ای خدای بخشنده، هم گناهان ما را ببخشا هم چیزهای خوب را به ما عطا کن (ببخش).

آرایه ادبی:

بیم و کریم  ←  قافیه

چاره ی ما ساز که بی یاوریم/گر تو برانی، به که روی آوریم؟

خدایا چاره ساز و مشکل گشای کار ما باش که ما به جز تو یاوری نداریم. اگر تو به ما توجّه نکنی پس ما با چه کسی رازهایمان و دردهایمان را بگوییم؟ (به چه کسی پناه بیاوریم؟)

آرایه ادبی:

یاوریم و آوریم  ←  قافیه

جز درِ تو، قبله نخواهیم ساخت/گر ننوازی تو، که خواهد نواخت؟

به جز تو کسی را ستایش نمی کنیم و حاجتمان را فقط از تو می خواهیم. اگر تو ما را مورد لطف قرار ندهی هیچکس نمی تواند به ما مهربانی و لطف کند.

آرایه ادبی:

ساخت و نواخت   ←  قافیه

یارشو، ای مونسِ غمخوارگان/چاره کن ای چاره ی بیچارگان

ای همدم و یار همه ی رنج دیدگان و مشکل دارها، یار و همدم ما باش و ای چاره ساز دردهای بیچارگان، مشکلات ما را رفع کن.

آرایه ادبی:

غمخوارگان و بیچارگان   ←  قافیه