در این نوشته با معنی شعر شوق مهدی فارسی هشتم همراه شما هستیم.

معنی شعر شوق مهدی فارسی هشتم

شوق مهدی (عج)

نوع قالب شعر: قصیده

شاعر: فیض کاشانی

معنی شعر شوق مهدی فارسی هشتم
معنی شعر شوق مهدی فارسی هشتم

گفتم که روی خوبت، از من چرا نهان است؟                  گفتا: تو خود حجابی، ورنه رُخم عیان است!

گفتم: [ای امام] چرا روی زیبای تو از دیده ی من پنهان است؛ او گفت: موجود (دلبستگی تو به دنیا) همانند حجابی است که مانع دیدن می شود وگرنه چهره ی من آشکار است.

نکات دستوری و آرایه های ادبی:

نهان و عیان ←   قافیه (است و است ←   ردیف)

نهان و عیان ←   تضاد

واج ارایی ←   حروف «ت» و «ن»

بیت دارای پنج جمله است:

«گفتم»، «پنهان است»، «گفتا»، «هستی که حذف است» و «عیان است»

از من ←   حرف اضافه ومتمم

نهان و پنهان ←   مسند

ورنه ←   مخفّف «و اگر نه»

گفتم که از که پرسم، جانا نشانِ کویت؟             گفتا: نشان چه پرسی؟ آن کوی، بی‌نشان است!

گفتم: [ای امام] عزیزتر از جان نشانی محل اقامت تورا از چه کسی بپرسم؟ گفت: بیهوده به دنبال نشانی هستی؛ زیرا آن مکان نشان ندارد.

نکات دستوری و آرایه های ادبی:

نشان چه پرسی ؟ ←   پرسش انکاری

نشان و بی نشان ←   تضاد

جانا ←   منادا؛ حرف ندا حذف شده است

واج آرایی ←   حرف «ن»

که ←   ضمیر پرسشی

یت شش جمله است:

«گفتم»، «پرسم»، «جانا»، «گفتا»، «پرسی» و «است»

گفتم: مرا غم تو، خوش‌تر ز شادمانی                            گفتا که در ره ما، غم نیز شادمان است!

گفتم: [ای امام] برای من غم عشقت از شادمانی دوست داشتنی تر است گفت: در راه پیروی از ائمه (ع) غم نیز همانند شادی است.

نکات دستوری و آرایه های ادبی:

غم شادمان است ←   تشخیص

غم و شادی در مصرع اول ←   تضاد؛ که با هم فاصله دارد

غم و شادمان در مصرع دوم ←   تضاد و متناقض نما یا دانش ادبی پارادوکس

واج آرایی ←   حروف «ت» و «م»

مرا ←   مخفّف «من را»؛ «را» حرف اضافه است و «من» متمم

غم تو ←   ترکیب اضافی

حضور تو ←   ترکیب اضافی

شادمان ←   مسند

«است» در مصرع اول حذف شده است به قرینه لفظی و «شادمانی» در مصراع، مسند است

گفتم که سوخت جانم، از آتشِ نهانم                             گفت: آن که سوخت، او را، کی ناله، یا فغان است!؟

گفتم: [ای امام] جان من از آتش اشتیاق دیدار تو سوخت. گفت : کسی که [واقعا سوخته عشق ما باشد] ناله و اندوهی ندارد.

نکات دستوری و آرایه های ادبی:

مصرع دوم ←   استفهام انکاری

واج آرایی ←   حروف «ت» و «ن»

بیت دارای هفت جمله است:

«گفتم»، «سوخت»، «نهانم است»، «گفت»، «سوخت»، «است» که محذوف است»، «است» در پایان بیت

فغان (ناله) ←   مسند

گفتم: ز «فیض» بِپذیر، این نیم جان که دارد                            گفتا: نگاه دارش، غم خانهٔ تو جان است!

گفتم: [ای امام] این نیم جان (ناقابل و بی ارزش) را از فیض قبول کن گفت: جان خود را نگه دار زیرا که جان تو خانہ عشق (غم) امام است.

نکات دستوری و آرایه های ادبی:

تخلّص شاعر در بیت آخر آمده که نام خودش را بیان کرده ←   فیض

«ش» در «نگاه دارش» ←   ضمیر متصل که به «جان» بر می گردد

غم خانه ←   ترکیب وصفی مغلوب؛ خانه ی غم

«ز» ←   مخفّف «از»

همچنین ببینید: معنی درس سفر شکفتن فارسی هشتم

برچسب شده در: