در این نوشته با معنی شعر کار و شایستگی فارسی نهم همراه شما هستیم.
معنی شعر کار و شایستگی فارسی نهم

شعر «کار و شایستگی» و معنی شعر:
شعر
کار و شایستگی
- شاعر: پروین اعتصامی
- قالب شعر: قطعه
- اثر: دیوان قصاید
جوانی، گه کار و شایستگی است/گه خودپسندی و پندار نیست
جوانی، هنگام کار کردن است و زمان غرور و خیال پردازی نیست.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
گه | هنگام | خودپسندی | غرور |
پندار | خیال پردازی |
چو بفروختی، از که خواهی خرید؟/متاع جوانی به بازار نیست
وقتی جوانی را از دست دادی، هرگز نمی توانی آن را بخری زیرا کالای با ارزش جوانی در بازار نیست.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
متاع | کالای با ارزش | بازار | منظور دنیا |
آرایه ادبی:
متاع جوانی ← تشبیه »جوانی به کالا تشبیه شده است»
بفروختی، متاع، بازار، خرید ← مراعات نظیر
غنیمت شمر، جز حقیقت مجوی/که باری است فرصت، دگر بار نیست
قدر فرصت ها را بدان و فقط به دنبال حقیقت باش زیرا فرصت یک بار برای انسان پیش می آید.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
غنیمت | قدر دانستن | باری | یک بار |
مپیچ از ره راست، بر راه کج/چو در هست، حاجت به دیوار نیست
از راه راست منحرف نشو. وقتی در هست چرا از دیوار بالا می روی؟
مفهوم بیت:
به سمت کارهای بد و ناشایست نرو
آرایه ادبی:
راست، کج ← متضاد
مپیچ از ره راست ← کنایه از منحرف شدن
در، دیوار ← مراعات نظیر
ز آزادگان، بردباری و سعی /بیاموز، آموختن عار نیست
از انسان های آزاده، صبر و تلاش بیاموز زیرا آموختن، عیب و زشت نیست.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
بردباری | صبر | آزادگان | جوان مردان |
عار | عیب، ننگ |
به چشم بصیرت به خود در نگر / تو را تا در آیینه، زنگار نیست
تا زمانی که دلت دچار گناه و آلودگی نشده، از روی آگاهی به خود نگاه کن »به خودشناسی بر«.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
بصیرت | آگاهی | دَر نگر | نگاه کن |
زنگار | آلودگی »منظور گناه» |
آرایه ادبی:
آیینه ← منظور دل
همی دانه و خوشه، خروار شد /ز آغاز، هر خوشه خروار نیست
هر دانه ای اول به خوشه و بعد به خروار تبدیل می شود. از اول هر خوشه، خروار نبوده است.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
خروار | مقدار بار یک الاغ | خوشه | چند دانۀ به هم پیوسته |
مفهوم بیت:
انسان ها برای رسیدن به هدف باید اندک اندک و گام به گام قدم بردارند.
آرایه ادبی:
بیت مورد نظر یادآور ضرب المثل ← قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.
همه کار ایام، درس است و پند / دریغاً که شاگرد هشیار نیست
همۀ کار روزگار، درس و پند دادن است. افسوس که شاگرد هوشیار و آگاهی وجود ندارد.
واژه | معنی واژه |
دریغاً | افسوس |
آرایه ادبی:
درس، شاگرد ← مراعات نظیر
خیلی ممنون
معنی های شعر هاتون خیلی بهتر از بقیه سایت هاست
:))
عالی
ایول
بازار اینجا استعاره از دنیاست
عالییییییییی ممنون از سایت تو ن