معنی کلمات درس عطار و جلال الدین محمد فارسی ششم + کلمات هم خانواده و متضاد
دقیقه
مطالعه
در این نوشته با معنی کلمات درس عطار و جلال الدین محمد فارسی ششم همراه شما هستیم.
معنی کلمات درس عطار و جلال الدین محمد فارسی ششم
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
دل پذیر | دوست داشتنی | سرشناس | معروف، مشهور |
دل تنگ | ناراحت، آزرده | تقریباً | حدوداً |
«ای» در «معنی ای» | هستی | ما شاء الله | آن چه خدا خواست |
عجیب | شگفت انگیز | روانه کرد | فرستاد، حرکت داد |
صورت | ظاهر | شاخ | شاخه |
بحر | دریا | سحاب | ابر |
بقا | جاودانی | قصد | منظور، هدف، نیّت |
دیدار | ملاقات، همدیگر را دیدن | ||
خانه ی خدا | کعبه که در مکّه جای دارد | ||
شیخ | مرد سال خورده، پیر، مرد بزرگ | ||
بار سفر ببندد | کنایه از خود را آماده ی سفر کند | ||
هیجان انگیز | ایجاد کننده ی حالات عاطفی تُند | ||
زان | از آن رو، برای همین، به این دلیل | ||
کاروان سرا | محلّی برای کاروان یا قافله ی مسافران | ||
علیم | بسیار دانا، عالم؛ در این درس از روی طنز به معنی بی خبر و نادان است | ||
سلیم | سالم، ساده دل، در این درس از رویِ طنز به معنی ساده دل و نادان به کار رفته است |
واژگان هم خانواده درس «عطّار و جلال الدّین محمّد»:
عابر – عبور | مظلوم – مظلومیّت – ظالم |
سکوت – ساکت | راضی – رضایت |
مشکوک – شکّاک – شکّ | طولی – طولانی |
عطّار – عطر – معطّر | تشکّر – شاکر – متشکّر |
شعر – شاعر – مشاعره |
واژگان متضاد درس «عطّار و جلال الدّین محمّد»:
واژه | متضاد واژه | واژه | متضاد واژه |
مهمان | میزبان | بدرقه | استقبال |
طلوع | غروب | وارد | خارج |
قبلاً | بعداً | خداحافظ | سلام |
خیلی خوبه ممنون
خوب بود
خوب بود
خیلی عالی بود
عالی بود مرسی
خیلی عالی بود.
🖕🏻🖕🏻🖕🏻🖕🏻
خوبه