معنی کلمات درس نیکی فارسی یازدهم
در این نوشته با معنی کلمات درس نیکی فارسی یازدهم همراه شما هستیم.
معنی کلمات درس نیکی فارسی یازدهم
معنی واژگان درس «نیکی»:
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
حلاوت | شیرینی | حلاوت سنج | شیرینی بخش |
نژند | خوار و زبون، اندوهگین | تیره رایی | بد اندیشی، گمراهی |
احسان | نیکی کردن، بخشش | می بایست | لازم و ضروری بود |
وضع | وضعیت، حالت | نی | نه (حرف تسویه) |
قرین | همراه | اقبال | خوشبختی، سعادت |
فروماندن | متحیّر شدن | صُنع | آفرینش، آفریدن |
چون | چگونه | نگون بخت | بد بخت |
در این بود | در این فکر بود | شوریده رنگ | آشفته حال |
برآمد | بیرون آمد | این | ضمیر اشاره |
دگر روز | روز دیگر | روزی رسان | خداوند |
کَرَم | بخشش، لطف | شد | رفت |
دیده | چشم | بیننده | آگاه، هوشیار |
کزین | که از این | مور | مورچه |
پیلان | جمعِ پیل، فیل ها | چو | وقتی که |
زَنَخدان | چانه | جیب | گریبان، یقه |
بخشنده | روزی دهنده، خداوند | چندی | مدّتی |
دَغَل | ناراست، حیله گر | شَل | دست و پای از کار افتاده |
سعی | تلاش، کار | مانَد | بمانَد |
وامانده | باقیمانده | بخشایش | عفوکردن، رحم کردن |
درویش | فقیر | بیفکن | ناتوان نشان دادن |
سرا | خانه | دو سرا | دو دنیا |
قُوت | رزق روزانه، خوراک، غذا | ||
تیمار خوردن | غم خوردن، مراقبت، مواظبت | ||
ادبار | بدبختی، سیه روزی؛ متضادّ اقبال | ||
دون همّت | کوتاه همّت، دارای طب پست و کوتاه اندیشه | ||
چاشنی بخش | آن چه برای اثر بخشی بیشتر کلام به آن اضافه می شود | ||
چنگ | نوعی ساز که سرِ آن خمیده است و تارها دارد | ||
محراب | جای ایستادن پیشنماز در مسجد؛ اینجا گوشه یا کُنج منظور است | ||
غیب | پنهان، نهان از چشم؛ عالمی که خداوند، فرشتگان و … در آن قرار دارند | ||
شُغال | جانورِ پستانداری است از تیرۀ سگان که جزو رستۀ گوشتخواران است | ||
توفیق | آن است که خداوند، اسباب را موافق خواهش بنده، مهیّا کند تا خواهش او به نتیجه برسد؛ سازگار گردانیدن |
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.