در این نوشته با معنی کلمات درس چنار و کدوبن فارسی پنجم همراه شما هستیم.

معنی کلمات درس چنار و کدوبن فارسی پنجم

معنی واژگان درس «چنار و کدوبُن»:

واژهمعنی واژهواژهمعنی واژه
کدوبُنبوته ی کدو، گیاه کدوبُنبوته، ریشه، درخت
کهن سالپیر، قدیمی، سالخوردهقد کشیدرشد کرد، بزرگ شد
کاهلیتنبلی، سستیداوریقضاوت
باد مهرگانباد پاییزیمهرگانپاییز، اوایل پاییز
آنگهمُخَفّف آن گاهباوریقین، اعتقاد
اشارتاشاره، نشان دادنجوانه می زدشکوفه می داد
عجیبشگفت آور، غریبباز دادپس داد
رسیدگی می کردمواظبت می کردهجوم آوردندحمله کردند
هجومحمله، تاختن، یورشاشتیاقآرزومندی، شوق
مطمئن باشآسوده باش، آرام باشغُصّهغم، ناراحتی، رنج
مواظبت کرده امنگهداری کرده امبه آرامیبه آهستگی، به نرمی
اصلاً (اصلاً رشد نکرد)هرگز، قطعاً، اساساًامکان نداشتغیر ممکن بود
مقداری زَرکمی طلازَر طلبیدطلا را خواست
دفن کردزیر زمین، پنهان کردحاصل کنمبه دست آورم
طبیبپزشکفلانشخص غیر معلوم
بِسِتَدگرفتزَر را بِسِتَدطلا را گرفت
معجزه آساییشبیه معجزه، عجیب و شگفت
ازومُخَفّف (کوتاه شده) از او
نرمینرم بودن، لطف، مهربانی
امپراتورپادشاه نیرومندی که بر سرزمین ها و قلمروهای وسیعی سلطنت می کرد
جارچیانکسانی که در روزگار گذشته خبرهای مهم را با صدای بلند به اطّلاع مردم می رساندند.
هیجان انگیزبرانگیزنده ی هیجان، ایجاد کننده ی حالات عاطفی تند
سرزنشنکوهش، بازخواست کردن، ملامت
درستکاریدرست کرداری، مورد اعتماد بودن
تحسینآفرین گفتن، نیکو شمردن، تشویق کردن
اعتماداطمینان و تکیه به کسی یا چیزی داشتن
باز نیافتپیدا نکرد، به دست نیاورد
درمان ندانستراهِ حلّی، برایش نداشت تا طلا را پیدا کند
حاکمآن که بر دیگران حکومت کند. قاضی، داور، فرماندار
دُرشتیخشونت، ناهمواری، ستم، ظلم
معلّقآویخته شده، بسته شده، آویزان
غازیبندباز، شعبده باز، ریسمان باز، معرکه گیر، کسی که کارهای عجیب انجام می دهد
جمله ی (از جمله ی طبیبان شهر بپرسید)همه
روزها پشت سر هم آمدند و رفتندروزها، به سرعت گذشتند و طی شدند
از این راه (از این راه جانشین خود را انتخاب کند)از راه پرورش گل و علاقه به گُل
به عنوان (به عنوان جانشین امپراتور انتخاب شوند)به نامِ ، به سِمَتِ
معنی کلمات درس چنار و کدوبن فارسی پنجم

واژگان هم خانواده درس «چنار و کدوبُن»:

پرنده – پریدن – پریدنی – پَرشرسیدگی – رسیدن – رسا – رسیده
انتخاب – مُنتخب – مُنتخبین – نخبهمخصوص – اختصاص – خاص – تخصّص
دقّت – دقیق – دقایق – دقیقهمطمئن – اطمینان – مطمئنه
منتظر – انتظار – ناظر – نظرزحمت – مزاحم – مزاحمت
جمع – جامع – مجموع – مجمعتحسین – محسن – محاسن – حُسن
اعتماد – عمید – معتمد – مُعتمدیندفن – مدفن – دفینه – مدفون
حاصل – محصول – حصول – محصّل
معنی کلمات درس چنار و کدوبن فارسی پنجم

واژگان متضاد درس «چنار و کدوبُن»:

واژهمتضاد واژهواژهمتضاد واژه
بلند قامتکوتاه قامت بالاترینپایین ترین
کاهلیزرنگینامردمرد
مهرگانبهاربهترینبدترین
پیرجوانخالیپُر
خوشحالناراحتزیبازشت
زوددیرشلوغخلوت
زَر (طلا)مسنرمیدرشتی
درماندرد  
معنی کلمات درس چنار و کدوبن فارسی پنجم

واژگان املایی درس «چنار و کدوبُن»:

بوتهچنار کهنمدّتتنهچند ساله ایزیادتی
برترکاهلیوَزَدمهرگانقدیمعلاقه ی زیاد
امپراتورقصررسیدگیانتخابجارچیانمخصوصی
هیجان انگیزهجومبه عنوانمقدارمطمئندقّت
اشتیاقمنتظرعوضاتّفاقیشرمندگیغصّه
مواظبتحیاططرفشلوغمقابلسرزنش
اصلاًامکانتحسینزَراعتماددفن
طلبیدچگونگیحاصل کنمحاکمطبیبفلان
صاحباشارتبستد
به طور عجیب و معجزه آسا
معنی کلمات درس چنار و کدوبن فارسی پنجم

برچسب شده در: