در این نوشته با جواب تکمیل کنید صفحه 36 جامعه شناسی دوازدهم همراه شما هستیم.

جواب تکمیل کنید صفحه 36 جامعه شناسی دوازدهم

راز تخته سنگ

در زمان های گذشته، پادشاهی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد و برای اینکه واکنش مردم را ببیند، خود در گوشه ای مخفی شد. مردم زیادی می آمدند و از آنجا می گذشتند. بسیاری هم اعتراض می کردند که این چه شهری است که نظم ندارد. چه حاکم بی عرضه ای دارد.

امّا هیچ کس تخته سنگ را از آنجا برنمی داشت. نزدیک غروب، مردی روستایی که پشتش بار میوه و سبزی بود نزدیک سنگ شد. او بارش را به زمین گذاشت و با هر زحمتی که بود، تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد. ناگهان کیسه ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. او کیسه را باز کرد و در داخل آن سکه های طلا و یک یادداشت پیدا کرد. در آن یادداشت نوشته شده بود.

پاسخ:پادشاه در ان یادداشت نوشته بود : « هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد».