در این نوشته با جواب صفحه 47 دین و زندگی دهم همراه شما هستیم.

جواب صفحه 47 دین و زندگی دهم

اندیشه و تحقیق

1) چرا برخی از افراد با اینکه می گویند آخرت را قبول دارند، در زندگی خود به گونه ای عمل می کنند که گویی آخرتی در پیش نیست؟

زیرا این دسته فقط به زبانی قبول دارند و این قبول داشتن باور قلبی ان ها نیست پس غرق در دنیا و هوس ها شده اند و فرقی با منکران معاد ندارند

2) آیا توجه به آخرت، لزوما بی توجهی به دنیا و عقب ماندگی را در پی دارد؟

خیر اعتقاد به اخرت نه تنها سبب عقب ماندگی نیست بلکه سبب تصحیح زندگی  است.

3) چرا منکرین معاد، مرگ را باعث نابودی آدمی می دانند؟ شما چه پاسخی به آنها می دهید؟

نظر این گروه شاید بدین صورت باشد که بگویند آنچه خداوند از قول منکران معاد گفته است مربوط به دوران قدیم و زمان جاهلیت انسان بوده است امروز با گذشت صدها سال و با پیشرفت معارف و علوم عقلی بشر استدلالات قوی‌تری از آنچه در آن روزگار بوده است مطرح و به میدان آمده است که با بیانات ساده و قدیمی قرآن نمی‌توان به آن‌ها پاسخ داد و باید فکری برای آن کرد. نتایجی که از این شبهه استخراج می‌شود پذیرش انکار معاد و جاهلانه بودن دلایل خداوند در این باب و مربوط به گذشته بودن قرآن و معارف قرآنی و بی‌نتیجه بودن تلاش موحدان برای اثبات آخرت می‌باشد.

اما در پاسخ به این نظریه باید گفت که قرآن‌کریم‌ کتاب تمام بشریت است لذا تمام افکار بشری را به صورت‌های گوناگون مطرح و نقد نموده است از آنجا که مخاطب قرآن تمام بشریت است و سطوح فهم همه نیز یکسان نیست خداوند مسائل را طوری بیان کرده است که اولاً سوال به صورت کامل مطرح شده باشد و کسی نتواند بگوید منظور ما و اعتقاد ما چنین نیست ثانیاً همه در هر سطحی که باشند به راحتی سؤال را دریافته و پاسخ تام و کاملی نیز برای آن دریافت کرده باشند. در واقع باید گفت خداوند در پاسخ‌گویی به مخالفان و منتقدانش هم عمق شبهه را بیان کرده و هم واهی بودن آن را به نمایش گذاشته است تا بدین وسیله هم سوال را بی‌پاسخ نگذاشته باشد و هم به خوانندگان سستی و ساده‌بودن اشکال را بفهماند. اما تشریح و مطرح نمودن سوال به صورتی که از توان درک و دریافت همه مخاطبان قران خارج باشد منطقی نیست و با هدف قرآن که هدایت و روشن‌گری برای تمام انسان‌هاست منافات دارد.

پیشنهاد

به آثار و زندگی یکی از شهدای دفاع مقدس و یا مدافعان حرم مراجعه کنید و ببینید که آنان دربارهٔ زندگی و مرگ چگونه می اندیشیدند. انگیزه شهادت طلبی آنها چه بوده است؟

وصیت نامه شهید «حاج همت»

هر شب ستاره ای را به زمین می کشند و باز این آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان می دانی تو را بسیاردوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسانها را به تباهی می کشد و حکومت های طاغوت مکمل های این جهل اند و شاید قرنها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا کنند تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند. ای کاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود نه شرقی – نه غربی؛ اسلامی که : اسلامی … ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک می مالیدند. مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بیرون ببرد ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند زیرا نه آن را می شناختند و نه باریش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم علی وار زیستن و علی وار شهید شدن, حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم شهادت در قاموس اسلام کاری‌ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور،شرک و الحاد می‌زند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست اینها سد راه انقلاب اسلامیند ؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شودند تا راه تکامل طی شود مادر جان به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی اصلا از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار ( اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک)