معنی شعر از علی آموز اخلاص عمل فارسی یازدهم +❤️معنی کلمات و قلمرو ها
در این نوشته با معنی شعر از علی آموز اخلاص عمل فارسی یازدهم همراه شما هستیم.
معنی شعر از علی آموز اخلاص عمل فارسی یازدهم
- شاعر: مولوی
- قالب: مثنوی
- وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رشته انسانی)
از علی آموز اخلاص عمل / شیر حق را دان منزه از دغل
قلمرو فکری:
از علی (ع) پاکی در عمل بیاموز و شیر خدا را از هرگونه فریبکاری پاک بدان.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
اخلاص | پاکی | مٌنزه | پاک |
دَغل | فریبکاری | دان | فعل امر؛ بدان |
شیر حق | منظور حضرت علی (ع) |
بیت ← 2 جمله
قلمرو ادبی:
شیر حق ← استعاره از حضرت علی (ع) بخاطر لقب اسدالله است
واج آرایی ← حرف «ز»
دغل و عمل ← قافیه
در غزا بر پهلوانی دست یافت/زود شمشیری برآورد و شتافت
قلمرو فکری:
در جنگی با پهلوانی رو به رو شد. سریع شمشیرش را بیرون آورد و با شتاب به سوی او دوید.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
غزا | جنگ | دست یافت | رو به رو شد |
شتافت | حمله ور شد، عجله کرد |
بیت ← 3 جمله
قلمرو ادبی:
دست یافتن ← کنایه از غلبه کردن و پیروز شدن
مراعات نظیر ← غزا، پهلوانی و شمشیر
دست یافتن ← کنایه از چیره شدن
یافت و شتافت ← قافیه
او خَدو انداخت بر روی علی /افتخار هر نبی و هر ولی
قلمرو فکری:
آن مرد آب دهانش را بر صورت حضرت علی انداخت که افتخار پیامبران و اولیای خدا بود.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
خَدو | آب دهان | افتخار | باعث سربلندی |
نبی | پیامبر |
بیت ← 2 جمله
قلمرو ادبی:
علی و ولی ← قافیه (ردیف ندارد)
نبی و ولی ← جناس
بر و هر ← جناس
واج آرایی ← حرف «ر»
تلمیح ← داستان جنگ خندق (احزاب)
تکرار ← کلمه «هر»
نقش مصراع دوم «بدل» هست
در زمان انداخت شمشیر، آن علی/کرد او اندر غزایش کاهلی
قلمرو فکری:
امام علی (ع) فوراً شمشیرش را انداخت و در جنگیدن، سستی و درنگ کرد.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
در زمان | فوراً | کاهلی | سستی، درنگ |
اندر | در |
بیت ← 2 جمله
قلمرو ادبی:
تناسب ← غزا و شمشیر
علی و کاهلی ← قافیه
گشت حیران آن مبارز، زین عمل/وز نمودن عفو و رحم بی محل
قلمرو فکری:
مرد جنگجو از این رفتار امام علی و بخشش و مهربانی غیر منتظره اش حیرت زده شد.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
حیران | متعجب، شگفت زده | عفو | بخشش |
بی محل | بی موقع | زین | مخفف «از این» |
رحم | مهربانی | بی محل | نامناسب |
بیت ← 1 جمله
قلمرو ادبی:
تناسب ← عفو و رحم
عمل و بی محل ← قافیه
گفت: بر من تیغ تیز افراشتی/از چه افگندی؟ مرا بگذاشتی؟
قلمرو فکری:
جنگجو گفت: شمشیر تیزت را برابر من بالا برده بودی، چرا آن را انداختی و من را رها کردی؟
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
تیغ | شمشیر | افراشتی | بلند کردی |
بگذاشتی | رها کردی | افگندی | انداختی |
بیت ← 4 جمله
قلمرو ادبی:
تیغ و تیز ← جناس
تیغ افراشتن ← کنایه از جنگیدن
تضاد ← افراشتی و افگندی
افراشتی و بگذاشتی ← قافیه
گفت: من تیغ از پی حق می زنم /بندۀ حقم نه مامور تنم
قلمرو فکری:
امام علی گفت: من برای خدا شمشیر می زنم و بندۀ خدا هستم نه بندۀ جسم و هوس های آن.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
حق | خدا | از پی | برای |
بیت ← 4 جمله
قلمرو ادبی:
تکرار ← کلمه «حق»
واج آرایی ← حرف «ن»
تیغ زدن ← کنایه از مبارزه کردن
می زنم و تنم ← قافیه
شیر حقم، نیستم شیر هوا/ فعل من بر دین من باشد گوا
قلمرو فکری:
من شیرِ خدا هستم و شیر هوس های انسانی نیستم. رفتار من شاهد دین و عقیدۀ من است.
قلمرو زبانی:
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
هوا | میل، آرزو | فعل | کار، عمل، رفتار |
گوا | دلیل، شاهد |
بیت ← 3 جمله
قلمرو ادبی:
هوا و گوا ← قافیه (ردیف ندارد)
تکرار ← کلمه های «شیر» و «من»
واج آرایی ← حروف «ش» و «ن» و «م»
جناس ← هوا و گوا
تلمیح ← اشاره به عبارت «الاعمال بالنیات»
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.