در این نوشته با معنی شعر ای مادر عزیز فارسی ششم همراه شما هستیم.

معنی شعر ای مادر عزیز فارسی ششم
معنی شعر ای مادر عزیز فارسی ششم

معنی شعر ای مادر عزیز فارسی ششم

شعر «بخوان و حفظ کن: ای مادر عزیز» و معنی شعر:

بخوان و حفظ کن

ای مادر عزیز

نوع قالب شعری: غزل

شاعر: ابوالقاسم حالت

اثر: دیوان حالت

ای مادر عزیز که جانم فدای تو  /  قربان مهربانی و لطف و صفای تو

ای مادر عزیز و گرامی ، که جان من فدای تو شود، جان من فدای مهربانی و یک رنگی و پاکی تو شود.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

فدای و صفای ←   قافیه (تو و تو ←   ردیف)

تعداد جمله ←   3

ای ←   حرف ندا

مادر ←   منادا

مهربانی، لطف و صفا ←   تناسب

مادر عزیز ←   ترکیب وصفی

جانم، فدای تو، قربان مهربانی، صفای تو ←   ترکیب اضافی

در پایان هر مصراع، فعل حذف شده است

هرگز نشد محبت یاران و دوستان / هم پایه ی محبت و مهر و وفای تو

عشق و محبت یاران و دوستان قدیمی هیچ وقت به اندازه ی عشق و مهربانی تو نمی شود و عشق و مهربانی تو بی نظیر است

نکات دستوری و آرایه ادبی:

وفای ←   قافیه (تو ←   ردیف)

تعداد جمله ←   1

«محبت یاران» و «دوستان» ←   نهاد

مهر، محبّت و وفا ←   تناسب (مراعات نظیر)

مهرت برون نمی رود از سینه ام که هست /این سینه، خانه ی تو و این دل، سرای تو

مهر و محبت تو از وجودم پاک نمی شود و همیشه باقی می ماند، این قلب من خانه تو و دلم جایگاه تو و محبت تو است.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

سرای ←   قافیه (تو ←   ردیف)

تعداد جمله ←   3

مهرت، سینه ام، خانه ی تو، سرای تو ←   ترکیب اضافی

این خانه، این دل ←   ترکیب وصفی

مهر، این خانه، این دل ←   نهاد

برون ←   قید

در مصراع دوم منظور از خانه همان سینه (قلب) است که جایگاه محبت و مهربانی می باشد

ای مادر عزیز که جان داده ای مرا سهل است  /اگر که جان دهم اکنون برای تو

ای مادر عزیز که مرا به دنیا آورده ای و به من زندگی تازه بخشیدی، اگر من اکنون خودم را برای تو فدا کنم کار ساده و آسانی است

نکات دستوری و آرایه ادبی:

برای ←   قافیه (تو ←   ردیف)

تعداد جمله ←   4

ای ←   حرف ندا

مادر ←   منادا

مادر عزیز ←   ترکیب وصفی

جان ←   مفعول

اکنون ←   قید

«تو» ←   نهاد برای فعل «داده ای»

جان دهم ←   کنایه از فدا شوم

«را» در «مرا» (من را) ←   حرف اضافه به معنی «به»

خشنودی تو مایه ی خشنودی من است/ زیرا بود رضای خدا در رضای تو

خوش حالی و رضایت تو موجب خوش حالی من می شود، زیرا راضی بودن تو سبب می شود که خدا هم از من راضی و خوشحال شود

نکات دستوری و آرایه ادبی:

رضای ←   قافیه (تو ←   ردیف)

تعداد جمله ←   2

خوشنودی تو ←   نهاد

رضای خدا ←   نهاد

خشنودی تو، مایه ی خشنودی، خشنودی من، رضای خدا، رضای تو ←   ترکیب اضافی

«بُوَد» زمان حال است و به معنی «می باشد» است این فعل را با فعل بود که زمان گذشته است، اشتباه نکنید دو واژه «رضا» به ترتیب نهاد و متمم هستند

گر بود اختیار جهانی به دست من / می‌ریختم تمام جهان را به پای تو

اگر اختیار تمام نعمت های جهان در دست من بود، تمام آن ها را به خاطر مهربانیت به تو هدیه می کردم

نکات دستوری و آرایه ادبی:

پای ←   قافیه (تو ←   ردیف)

تعداد جمله ←   2

اختیار جهانی ←   نهاد

من ←   نهاد

اختیار جهانی، دست من، پای تو ←   ترکیب اضافی

تمام جهان ←   ترکیب وصفی

تمام جهان ←   مفعول

چیزی را به پای کسی ریختن ←   کنایه از هدیه و نثار کردن آن چیز

معنی کلمات ای مادر عزیز فارسی ششم

 حفظ: از بر کردن، فرا گرفتن

عزیز: گرامی

فدا: در راه کسی یا هدفی جان خود را از دست دادن

لطف: مهربانی

صفا: پاکی، صمیمیت

محبت: دوستی وفاء عهد و پیمان

همپایه: هم اندازه، برابر

سینه: قلب

مهر: محبت

برون: بیرون

سرا: خانه، مکان

سهل: آسان، ساده

خشنودی: رضایت، خوشحالی

رضا رضایت، خشنودی

اختیار: آزادی عمل، انتخاب

جهان: دنیا

کلمات هم خانواده ای مادر عزیز فارسی ششم

حفظ = حافظ، محفوظ، حافظه، حفاظت

لطف = لطیف، لطافت

سهل= تسهیل، سهولت، مسهل

اختیار = مختار، خیار، اختیارات

عزیز= عزت، معزز، اعزاز

محبت = حبیب، محب، محبوب

رضاء راضی، رضایت، مرتضی

کلمات متضاد ای مادر عزیز فارسی ششم

محبت # دشمنی

سهل # سخت، دشوار

رضایت # نارضایتی

برون # درون

هرگز # همیشه

اختیار # اجبار

واژگان مهم املایی: عزیز – قربان – لطف – صفا – همپایه – برون – سهل – رضای

تاریخ ادبیات ای مادر عزیز فارسی ششم

تاریخ ادبیات:

حالت، ابوالقاسم(۱۳۷۱ – ۱۲۹۸ ه. ش): شاعر، مترجم و محقق توانای معاصر است. وی از سال ۱۳۱۴ به شعر و شاعری روی آورد؛ در زمینه موسیقی اصیل ایرانی نیز فعالیت داشت و سراینده نخستین سرود جمهوری اسلامی ایران بود. از وی آثار ادبی و فرهنگی فراوانی در زمینه های طنز، شعر، ادبیات و ترجمه باقی است. «دیوان حالت » از جمله آثار اوست که این اثر نمایانگر عمق دانش ادبی وی است.

قالب شعری: غزل

گام به گام قسمت های دیگر فصل پنجره های شناخت

برچسب شده در: