در این نوشته با معنی و ترجمه حوار صفحه 4 عربی دهم همراه شما هستیم.

معنی و ترجمه حوار صفحه 4 عربی دهم

حِوارٌ (اَلتَّعارُفُ فی مَطارِ النَّجَفِ الْأًشرَفِ)

در گروه‌های دو نفره شبیه گفت‌وگوی زیر را در کلاس اجرا کنید.

زائِرُ مَرقَدِ أمیرِالْمُؤمِنینَ عَلیّ (ع)
زائر مرقد امیرالمؤمنین علی (ع)
أَحَدُ الْمُوَظَّفینَ فی قاعَهِ الْمَطارِ
یکی از کارمندان در سالن فرودگاه
اَلسَّلامُ عَلَیکُم.
سلام علیکم.
وَ عَلَیکُمُ السَّلامُ وَ رَحمَهُ اللّٰهِ وَ بَرَکاتُهُ.
سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.
صَباحَ الْخَیرِ یا أَخی.
صبح بخیر، ای برادرم.
صَباحَ النّورِ وَ السُّرورِ.
صبح بخیر و شادی
کَیفَ حالُکَ؟
حالت چطور است؟
أَنَا بِخَیرٍ، وَ کَیفَ أَنتَ؟
من خوبم، تو چطوری؟
بِخَیرٍ وَ الْحَمدُ لِلّٰهِ.
خوبم خدا را شکر.
عَفواً، مِنْ أَینَ أَنتَ؟
ببخشید، تو اهل کجایی؟
أَنا مِنَ الْجُمهوریَّهِ الْإسلامیَّهِ الْإیرانیَّهِ.
من از جمهوری اسلامی ایران هستم.
مَا اسْمُکَ الْکَریمُ؟
اسم شریف شما؟
اِسمی حُسَینٌ وَ مَا اسْمُکَ الْکَریمُ؟
اسم من حسین است و اسم شریف شما؟
اِسمی عَبدُ الرَّحمانِ.
اسم من عبدالرحمان است.
هَل سافَرْتَ إلَی إیرانَ حَتَّی الْآنَ؟
آیا تاکنون به ایران سفر کرده‌ای؟
لا؛ مَعَ الْأَسَفِ. لٰکِنّی أُحِبُّ أَنْ أُسافِرَ.
نه. متاسفانه. ولی من دوست دارم سفر کنم.
إنْ شاءَاللّٰهُ تُسافِرُ إلَی إیرانَ!
اگر خدا بخواهد به ایران سفر می‌کنی؟
إن شاءَاللّٰهُ؛ إلَی اللِّقاءِ؛ مَعَ السَّلامَهِ.
اگر خدا بخواهد؛ به امید دیدار؛ به سلامت
فی أَمانِ اللّٰهِ.
در امان خدا.
فی أَمانِ اللّٰهِ وَ حِفظِهِ، یا حَبیبی.
در امان و پناه خداوند، ای دوست من.
معنی و ترجمه حوار صفحه 4 عربی دهم

برچسب شده در: