در این نوشته با معنی کلمات درس شجاعت فارسی پنجم همراه شما هستیم.

معنی کلمات درس شجاعت فارسی پنجم

معنی کلمات درس «شجاعت»:

واژهمعنی واژهواژهمعنی واژه
ایستادگی کندمقاومت کندناپسندنکوهیده، زشت
پسندیدهخوب، نیکوخودداریدوری، پرهیز کردن
مکان ناامنجای خطرناکعاقبتسرانجام، پایان کار
چاره جوییتدبیر و چاره اندیشیصحنه ی نبردمیدان جنگ
شریفیبزرگواری، شرافتمندینکوهیدهزشت، ناپسند
بی دلیلبدون علّترُخ دهداتّفاق بیفتد
جهلنادانی، بی خردیاتّفاقحادثه، پیش آمد
کمالآراستگی صفات، ترقّی
مهارتماهر بودن در کاری، زبردستی
رویاروییرو به رویی، رو به رو شدن
همنوعدو یا چند نفر که از یک نوع باشند
شکست می خوریمموفّق و پیروز نمی شویم
پدیده های ترسناکآفریده های هراس انگیز و وحشتناک
تضمین می کندبرعهده می گیرد، ضمانت می کند
عقب نشینیترک مواضع خود کردن، به عقب رفتن
می پرهیزددوری می کند، خودداری می کند
متانتسنجیده رفتار کردن، با ادب و احترام رفتار کردن
نهراسدنترسد، هراس نداشته باشد، بیم نداشته باشد
تدبیراندیشیدن به منظور پیدا کردن راه حلّی برای مشکلی یا مسئله ای یا انجام دادن درست کارها، چاره اندیشی
مبادا (مبادا حادثه ای برایش رخ دهد)نکند که؛ شبه جمله است و یک جمله به حساب می آید
معنی کلمات درس شجاعت فارسی پنجم

کلمات هم خانواده درس «شجاعت»:

نترسیدن – ترسیده – ترسو – ترساناندازه – انداختن – انداخته – انداز
سرباز – سرباخته – سرباختن – سربازندهشریف – اشرف – تشریف – مُشرّف
قدرت – قادر – مقتدر – اقتداردفاع – مدافع – دفع – تدافع
موفّقیّت – توفیق – موفّقجهل – مجهول – جاهل – جهالت
جرّاح – مجروح – جراحت – جَرحتضمین – ضمانت – ضامن – ضمین
نکوهیده – نکوهش – نکوهیدن – نکوهی (سرزنش)

کلمات متضاد درس «شجاعت»:

واژهواژه متضادواژهواژه متضاد
نکوهیدهپسندیدهتلخیشیرینی
نترسیدنترسیدنرنج هاخوشی ها
ناپسندپسندیدهناامنامن
ترسوشجاعموفّقیّتشکست
اصلیفرعیجهلنادانی
تاریکیروشناییدرماندرد
سلامتبیماریدروغینراستین

کلمات املایی درس «شجاعت»:

شجاعتحوادثنهراسدجست و جوپسندیدهسرعت
می پرهیزدخودداریناامنمتانتچاره جوییصحنه
وظیفههمنوعسَمتعقب نشینینکوهیدهتصمیم گیری
تفکّرزلزلهتصادفغرق شدنمیکروبمثلاً
شخصحادثهموفّقیّتآغازاصلیجهل
بعضیاتّفاقچراغجرّاحیتضمیندروغین
تدبیر و مهارت پدیده های ترسناکآگاهی

برچسب شده در: