معنی کلمات درس فضل خدا فارسی پنجم+ کلمات متضاد ، هم خانواده و املایی
در این نوشته با معنی کلمات درس فضل خدا فارسی پنجم همراه شما هستیم.
معنی کلمات درس فضل خدا فارسی پنجم
معنی واژگان درس «فضلِ خدا»:
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
فضل | بخشش | شمار کردن | شمردن، حساب کردن |
بحر | دریا | برّ | نیکی |
اَنجم | جمع نجم، ستاره ها | لیل | شب |
نهار | روز | اجزا | جمع جزء، بخش ها |
خاک مُرده | خاک بی حاصل | تأثیر | اثر کردن |
بیخ | بُن، اصل، اساس | توحید گوی | ستایشگر |
و بس | تنها، فقط | حسرت می خوردند | افسوس می خوردند |
غرور | سربلندی | خودبینی | غرور، تکبر |
برکه | آبگیر، تالاب | نسیم ملایمی | باد آرامی |
مغرور | متکبّر، خودخواه | گلبرگ | برگ گل |
به شگفت آمد | تعجّب کرد | تشکّر کن | سپاسگزاری کن |
لازم نیست | نیازی نیست | مشخّص | معلوم، معین |
گِردکان | درخت گردو، گردو | شکرت | شکر تو را |
بلای وحشتناکی | گرفتاری سختی | ||
که | چه کسی (که تواند شمار کرد؟) | ||
شاخ برهنه | شاخه ی بدون برگ و میوه | ||
بنی آدم | فرزندان آدم (ع)، انسان ها | ||
زمزمه | نغمه، سرود، زیر لب سخن گفتن، آواز خواندن | ||
شاخسار | جای پر شاخ و برگ درخت، شاخه های درختان | ||
سراغ | در جستجوی چیزی رفتن | ||
تحسین می کرد | ستایش می کرد، آفرین می گفت | ||
تحسین | آفرین گفتن، تشویق کردن | ||
جذب | چیزی را به سوی خود کشیدن، کشش، ربایش | ||
لب به سخن باز کرد | کنایه از شروع به حرف زدن کرد | ||
خالق | آفریننده، به وجود آورنده | ||
ناگهان | غیر منتظره، پیش بینی نشده | ||
جالیز | کشتزار خربزه، هندوانه ، خیار و مانند آن | ||
الله اکبر | خدا بزرگتر است (در این درس برای تعجّب و شگفتی آمده است.) | ||
به به! | برای نشان دادن رضایت از امری به کار می رود و یک جمله به حساب می آید. | ||
بلای وحشتناکی به سرم می آمد | به گرفتاری سختی دچار شدم | ||
از پشت کوه بیرون می آمد | [خورشید] طلوع می کرد. | ||
خورشید، نورش را پشت کوه ها پنهان می کرد | خورشید، غروب می کرد و شب، فرا می رسید | ||
از کار خدا هیچ سر در نمی آورم | من متوجه راز های خداوند نمی شوم. |
واژگان هم خانواده درس «فضلِ خدا»:
فضل – فاضل – فضلا – فضیلت | اَنجم – نجوم – نجم – منجم |
لیل – لیالی | شکر – شاکر – تشکر – مشکور |
تأثیر – مؤثر – اثر – آثار | توحید – وحدت – وحید – موحد |
تحسین – حُسن – محسن – احسان | نمایش – نمایشگاه – نماینده – نمایان |
تعریف – معرّف – معرّفی – معارف | دیدن – دیدنی – دیدار |
نقّاشی – نقش – نقوش – نقشه |
واژگان متضاد درس «فضلِ خدا»:
واژه | متضاد واژه | واژه | متضاد واژه |
بحر | بر | لیل | نهار |
مرده | زنده | برهنه | پوشیده |
بزرگ | کوچک | زیبا | زشت |
خواب | بیدار | مغرور | فروتن، متواضع |
غمگین | شاد |
واژگان املایی درس «فضلِ خدا»:
افضل | بحر | برّ | انجُم | لیل و نهار | تأثیر |
بستان میوه | لاله زار | شاخ برهنه | پیرهن نوبهار | توحیدگوی | بنی آدم |
زمزمه | شاخسار | غرور | بگذارد | خودبینی | صحبت |
لذّت | حلقه | تعریف | فاصله | توجّهی | گلبرگ هایش |
عادت | تشکّر | جذب | سپاسگزار | موادّ غذایی | اقیانوس |
وظیفه | خالق | متوجه | باعث | نسیم ملایمی | شروع |
اُلاغ | جالیز خربزه | گردکان | الله اکبر | وحشتناکی | به سمت علفزار |
اجزای خاک مرده | حسرت می خوردند | به سراغ برکه ای می رفت | |||
تحسین می کرد |
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.
23 دیدگاه ها
خوب بود ولی کلمات متضاد کامل نیست
خییییییییییییلی بود ????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????
برّ میشود خشکی☺️
عالللللللی
بدددددد
یس
♡هم معنی ها عالی بود ♡ هم خانواده ها عالی بود♡متضاد ها عالی بود ♡ کلمات املایی هم عالی بود♡
چرا این قدر پراکنده بود😖
عالی هستش ولی اگه میشه متضاد بخشش روهم بگین
سلام خوب بود 😍
عالی هستش ولی اگه زحمت نشه میشه متضاد فضل رو بگین
واقعا خیلی خیلی خوب بود
تشکر
خوب بود
عاااااااللللللللییییییی
عالی بود
عالیییییییییی
عاااااالی بود 🥰💕
عالیه ❤❤❤❤❤
خیلی خوب بود
واقا عالی بود ممنونم
عالی
واقعا خیلی خیلی خوب بود
تشکر
منم همین رو میگم
خیلی بد بود