معنی کلمات درس کوچ پرستوها فارسی چهارم + کلمات هم خانواده، مخالف کلمات ، کلمات سخت
در این نوشته با معنی کلمات درس کوچ پرستوها فارسی چهارم همراه ما هستیم.
معنی کلمات درس کوچ پرستوها فارسی چهارم
واژه | معنی | واژه | معنی |
جامه | لباس | آسودگی | آرامش |
عهده | مسئولیت، وظیفه | پی در پی | پشت سر هم، پیوسته |
ناچار | مجبور، ناگزیر | دشواری | سختی |
از نو | دوباره | منتظر | چشم به راه |
دلنشین | جذاب، زیبا و قشنگ | بیابند | پیدا کنند |
شگفتی | تعجب، حیرت | باز می یابد | دوباره پیدا می کند |
نشان | علامت، نشانه | راه یابی | پیدا کردن مسیر |
نخستین | اولین | راه و رسم | روش |
هیجان | شور و شوق | لازم | واجب |
اصلاً | ابداً، به هیچ وجه | اوقات | زمان ها، وقت ها |
تغییرات | دگرگونی ها | اوایل | آغاز، جمع اول |
لطیف | ملایم، نرم | برمی خیزیم | بلند می شویم |
پیشین | قبلی، گذشته | نهاده است | قرار داده است |
جست | جهید، پرید | معلوم | مشخص، آشکار |
همتا | مانند، شبیه | جفت | زوج، دو تا |
التماس کنان | اصرار کنان | طفل | کودک، بچه |
فرصت | زمان | قوی پیکر | نیرومند |
باعث | علت، سبب | هیجان | شور و شوق |
اعتراض کرد | ایراد گرفت | شگفت زده | متعجب |
به خاطر | برای | برخاست | بلند شد |
لطف | محبت، مهربانی | ||
کوچ | مهاجرت، از جایی به جای دیگر رفتن | ||
کمیاب | آنچه کم است ، چیزی که دسترسی به آن راحت نیست، نایاب، نادر | ||
پیمودن | طی کردن، پشت سر گذاشتن، طی راه کردن | ||
می ربایند | می دزدند، با سرعت می گیرند، جذب می کنند | ||
دور و دراز | زمانی بسیار طولانی از گذشته | ||
سپری شدن | گذشتن، به پایان رسیدن، به اتمام رسیدن، کامل شدن | ||
جنب و جوش | تلاش و فعالیت بسیار، هیجان | ||
به سر برده اند | گذرانده اند، به جا آورده اند | ||
قرقی | نوعی پرنده شکاری از دسته ی بازها | ||
نیرومند | قوی، دارای زور و قدرت | ||
معتدل | آب و هوای نه گرم و نه سرد | ||
بی پروا | نترس، شجاع، بی باک | ||
ناگهان | دور از انتظار و بی خبر |
کلمات هم خانواده درس کوچ پرستوها فارسی چهارم
واژگان هم خانواده درس «کوچ پرستوها»:
لطیف – لطف – لطافت – ملاطفت | معلوم – عالم – علم – معلم – تعلیم – علوم |
طولانی – طول – طویل | تعجب – عجیب – عجب |
اعتراض – معترض | غرور – مغرور |
تعهد – عهد – عهده | جمع – جامع – مجموع – جماعت – جامعه – جمعه |
سفر – مسافر – مسافرت | ضعیف – ضعف – مستضعف |
موقع -موقعیت -مواقع | اوقات -وقت |
معتدل – اعتدال – عدل | مشغول – شغل – شاغل – اشتغال |
خراب – تخریب – مخرب – خرابه | عشق – عاشق – معشوق |
مهم – اهمیت | لرز – لرزش |
اوایل – اول | غذا – تغذیه |
کلمات مخالف درس کوچ پرستوها فارسی چهارم
واژگان متضاد درس «کوچ پرستوها»:
واژه | متضاد واژه | واژه | متضاد واژه |
اوایل | اواخر | جوان | پیر |
طولانی | کوتاه | قوی | ضعیف |
دوست | دشمن | دور | نزدیک |
آغاز | پایان | دانا | نادان |
غمگین | خوشحال | بالا | پایین |
دراز | کوتاه | کمیاب | زیاد، فراوان |
دشواری | راحتی، آسانی | سوال | پاسخ، جواب |
آهسته | سریع، تند | معلوم | مجهول |
نو | کهنه | دانایی | نادانی |
کلمات سخت درس کوچ پرستوها فارسی چهارم
واژگان املایی درس «کوچ پرستوها»:
اوایل | لطیف | جامه | شکوفه | گذشته | آسیب |
عهده می گذراند | می خوابد | حشرات | راه و رسم | آغاز | معتدل |
جمع | مهم | مشغول | عده ای | بر می خیزیم | معلوم |
طولانی | خطرهایی | تغییرات | حمله | عقاب | قرقی |
بازگشت | پرستوها | اشتباه | نهاده است | بیاموزند | گفت و گوی مهم |
طفلکی | به خاطر | البته | فرصت | اعتراض | اصلاً |
التماس | غرور | خود پسند | خرطوم | برخاست | اوقات تلخی |
برای مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «حالا درس» جست و جو کنید.
2 دیدگاه ها
خیلی بد
خیلی بد هستند هیچ اینا نبودن🤬🤬🤬