در این نوشته با معنی کلمات شعر شیر و موش و هفت مروارید سرخ فارسی چهارم همراه شما هستیم.

معنی کلمات شعر شیر و موش و هفت مروارید سرخ فارسی چهارم

واژهمعنی واژهواژهمعنی واژه
بیشهجنگل، جنگل کوچکموشکموش کوچک
یک غازیبی ارزش، ناچیزمتغیرخشمگین، عصبانی
لابهالتماسچارچهار
خلاصرهاییصیدشکار
ناهماهنگی بی نظمیتحملصبر، شکیبایی
هراسترس، احساس نگرانیحدس زدمگمان کردم، فکر کردم
فاشآشکار، ظاهرقطعاتقطعه ها، تکّه ها
وادار کردنمجبور کردنسابقگذشته، قبل
رحممهربانی، بخشیدنجستجهید
مغفرتبخشش گناهان، آمرزش
بشتافتشتابان رفت، تند تند رفت
خفتهخوابیده، به خواب رفته
حاصل کردبه دست آورد، کسب کرد
متفکرانهدر حال تفکر، اندیشمندانه
حول و حوشاطراف، دور و بر، گرداگرد
مرورمطالعه مطلبی به صورت سریع، تندخوانی
تعلق داشتنوابستگی داشتن، مال کسی بودن
وحوشجانوران وحشی، جانوران اهلی نشده
خطا کارگناهکار، کسی که کار نادرستی انجام داده است
بازیگوشکسی که بیشتر به فکر بازی و تفریح است
سحر آمیزجادویی، بسیار شگفت انگیز
وحوشجانوران وحشی، جانوران اهلی نشده، جمع وحشی

کلمات هم خانواده شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»:

متغیر – تغییروحوش – وحشی
مغفرت – استغفاررحم – رحمان – رحیم
صید – صیادعوض – تعویض
حاصل – محصول – حصولتکلیف – مکلّف
تعلّق – متعلّقمربوط – ربط – رابط
موفقیت – توفیق – موفقراضی – رضا – رضایت
میل – مایل – امیالوضع – اوضاع – وضعیت

کلمات متضاد شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»:

واژهواژه متضادواژهواژه متضاد
سختآسانخفتهبیدار
بهترینبدترینخواببیدار
حقیقتدروغموفقیتشکست
درستغلطگریهخنده
تشویقتنبیهرهاییاسارت
آخریناولینجدیشوخی

کلمات املایی شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»:

آشفتهمتغیربازیگوشیک غازیهراسوحوش
خطاکارمغفرتلابهصیدحول و حوشخلاص
داوطلبجست و خیزبه شدتآغوشواقعهتعلّق
جدیت موضوعمی غلتید

برچسب شده در: